خلاصه اینارو که برام تعریف کرد من دیگه چندشم شده بود ، دوست نداشتم دیگه باهاش حرف بزنم. بهش گفتم من دارو زدم به سرم باید برم حمام ، گفت من هر شب به خاطر تو تا بعد از ظهر بیدار موندم پای درد و دلات نشستم بعد تو میخوای بری؟ عشقت عشق نبود؟ گفتم چه ربطی داره من سرم داره میسوزه ، نمیفهمی میگم دارو گیاهی زدم به سرم نباید بیشتر از ۴۰ دقیقه رو سرم باشه الان یک ساعت شده. گفت اگه دیشب هم بود میرفتی ، گفتم آره میرفتم چون کار واجب دارم ، گفت باشه پس زود بیا منتظرتم . گفتم منتظرم نمون بخواب ، فردا در مورد مشکلت حرف میزنیم. نوشت من منتظرت میمونم ، منم گفتم هر جور راحتی و رفتم .
بچه ها بعد که از حمام برگشتم دیدم برام نوشته حرف آخرت همین بود؟ این بود علاقه ت و کلی چرت و پرت ، آخرشم نوشته بود من متاهل نیستم اون حرفارو هم واسه امتحان کردن تو زده بودم ببینم چقدر عاشقمی ، اگه تو متاهل بودی من به خدا قسم پات میموندم ولی تو ، تو امتحانت رد شدی.....