2733
2734
عنوان

بیاین یکم سیاست زنانه یاد بگیریم سری سوم

| مشاهده متن کامل بحث + 478439 بازدید | 9582 پست
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



سلام خانمای با سیاست لطفا به منم کمک کنین، ۸ ماهه تو عقدم، روزای اول عقدمون متوجه شده بودم که نامزدم کمی شکاکه اما جدی نگرفتم و الان بدتر شده و به همه چیز شک داره، اسمس برام میاد اول باید اون بخونه، بخوام برم جایی خودش باید منو ببره، با دوستام که چت میکنم همه رو باید بخونه و.... این رفتاراش دیگه خستم کرده سه روز پیش دعوا کردیم و الانم قهریم. به نظرتون میتونم درستش کنم؟ چطوری؟

2728

سلام خانما.کاش بشه مورد منم بخونین. خیلی دلم گرفته. موندم چیکار کنم. پنج سال از عروسیم میگزره. بعد از عروسی مون مشکلی تو کار شوهرم پیش اومد که خیلی قرضدار شدیم به حدی که روز ب روز با وجودیکه سخت کار میکردیم بیشتر میشد.بعضی میگن چشم شدین چون نامزدی خیلی خپبی داشتیم وضعمونم خوب بود.حالا بگذریم ...شغل اولشو بخاطر بدهکاری ول کرد شوهرم تا کارایه دیگه کنه پول طلبکارا رو بده. دیگه دست ب هرکاری زدیم.کارایی که تا حالا نکرده بودیمو و ب نحو احسن انجام دادیم.البته حلال. و هر کارفرما هم ازمون خیلی راضی بود. مثلا میگم کفاشی خیاطی هرچیزی رو با امید شروع کردیم ولی بازم کفاف نمیکرد.من خودمم لیسانس مدیریت دارم.تا اینکه دیدیم ایران هیچی زندگی مون درست نمیشه و ازنظر روحی حالمون خوب نبود هرجا میرفتیم یک طلبکاری بود تحقیر میشدیم. شاید کل بدهی مون دویست میلیون و خورده ای بشه.ولی این ب همه فک و فامیل رسید یعنی به همه بدهکاریم.خلاصه تصمیم گرفتیم بیاییم ترکیه

اومدیم ترکیه. یکم روحیه مون عوض شد.بازم هرکاری کردیم فقط میگفتم پول دربیاریم پول مردمو بدیم. ولی خودمونم ب زور میگذرونیم. حالم اصلا خوب نیست ب همه میگم خوبم ک نگرانم نباشن.دلم میخواد کاری بکنم که فیزیکی نباشه ولی پیدا نکردم همیشه درسم و کارم جز بهترینا بوده.از طرفی خودمم مریضیهایی مثل اندومتریا گرفتم شوهرم هپاتیت ب ش گریدش خیلی بالا رفته. بچه هم دلم میخواد چون هم تنهام هم داره دیر میشه. از همه لحاظ تحت فشارم.چیکار کنم حالمو خوب کنم یه کارمناسبی انجام بدم...خیلی مشکلات دیگه رو نمیتونم بنویسم از قبیل خانواده شوهر و فلان... خدا به همه کمک کنه حال دل منم خوب کنه... 

سلام به خانومای گل. من تازه به جمعتون اضافه شدم یه مشکلی داشتم میخواستم تجربه هاتونو در اختیارم بزارین و آرومم کنین ممنون. من و همسرم هردو تحصیلات عالی داریم زندگی خوبی هم داریم یه پسر۴ماهه هم داریم همه چی خوبه بینمون فقط همسرم یه رفیق داره که ۱۵ساله با همن همه جا و هرزمان و ...مسافرت رفتنی اونام میان پیک نیک رفتنی همسرم میگه باید رفیقمم بیاد خلاصه خیلی از دوستش متنفرشدم هروقتم دعوامون میشه سراون همسرم طرف اونو میگیره و منو متهم میکنه. راستش من آدم بدبینی نیستم خوددش باعث شده بهش اعتماد نکنم مثلا رو گوشیش رمز گذاشته میدونم به خاطر دوستشه چون حرفای  عاشقونه به هم میگن نمیخاد من بخونم حالا شما بگید من چیکارکنم خیلی دوسش داره مدام اظهار دلتنگی میکنن براهم. وقتی هم میگم چرا به من نمیگی دوسم داری میگه من اگه دوستت نداشتم تو الان پیشم نبودی من میخام ابراز کنه اما اون با علمل نشون میده. کمکم کنید 

2740
راستش یه خنگ بازیه دیگه هم کردم..پولای هدیه بچمو دو دستی دادم دست شوهرم.2-3 میلیون..اونم قرار بود بر ...

شما حتی یه بانک خودت نمی ری خوب اونماینجوری پولا رو برداشته تنبلی کردی یا وابستگی زیاد داری که جفتش مریضییه

خانم ها اگه میشه من رو هم راهنمایی کنین شوهر من خیلی آدم ساده ای هست و خیلی هم دوست داره که به همه کمک کنه و همه از این اخلاق شوهرم سو استفاده می کنن مثلا خواهر ویا برادرش اگه گفتن این مقدار پول برا ما نیاز هست اگه حتی خودش هم نداشته باشه از دیگران قرض می گیره وبه اون ها میده در حالی که اصلا اونا ما رو به حساب هم نمیارن من هم همیشه به خاطر این که تو چرا به اونا پول میدی همیشه یعنی هر دو روز یه بار تو خونم جنگ جهانی میشه که کار به کتک کاری وفحش میکشه ویه هفته قهر دوباره روز از نو روزی از نو بخاطر این میگم نده که اونا همشون کارمند هستند فقط از دل مهربون این استفاده میکنن و هیچ وقت حتی در بدترین شرایط هم از ما حمایت نکردن و همیشه باعث دعوا های ما تو خونه اونا هستند البته اینم بگم که هیچ وقت با من مشورت نمیکنه فقط حرف اونا رو قبول داره وفقط سعی میکنه که اونا رو راضی نگه داره انگار اصلا من در زندگیش نقش یه مترسک دارم لطفا من رو راهنمایی کنین که بیشتر از این زندگیم از هم نپاشه این ها فقط قسمتی از زندگی من هست 

اگه بخواییم چیزی بخریم مثل زمین نمی زارن اگه من یکم به خودم برسم به شوهرم میگن تو باید به خودت بیشتر از خانمت برسی خلاصه تو زندگیم حرف اونا پیش میره یا اینکه وقتی بفهمن من ناهار یاشام خونه مامانم هستم زود زنگ میزنن به شوهرم که دایی جون بیا خونه ما ناهار دلمون تنگ شده و این هم با کله میره یعنی کلا می خوان ما رو از هم دور کنن و موفق هم شدن


سلام بچه ها. چ تاپیک خوبی تازه دیدم وخیلی خوشحال شدم. بچه هامنم ی مشکل دارم اگ میتونی کمکم کنی بابامووشوهرم باهم دعواکردن  یعنی نمدونم چطوربگم فقط میدونم تواین دعواهردواندازه هم تقصیرکاربودن ولی بعداون قضیه دیگ شوهرم نمیذاشت خودم برم خونمون تاچندماه بعدش گذاشت من برم اونم  هروقت میرم ومیام تاچندروزتوقیافس باهام. ولی بچه ها رونمیذاره ببرم واقعاموندم بنظرشمامن چطور فتا کنم اجازه بده  بچهارم ببرم چون واقعاسختمه اینجوری؟؟ اصلاسیاست ندارم همش سراین قضیه باهم دعوامون میش وچندروزباهم قهریم واونم اصلاراضی نمیش؟؟؟ لطفالایکم کنید بیام بخونم

فقط 5 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
سلام بچه ها. چ تاپیک خوبی تازه دیدم وخیلی خوشحال شدم. بچه هامنم ی مشکل دارم اگ میتونی کمکم کنی بابام ...

سلام عزیزم‌ بیشتر به شوهرت محبت کن و نرم نرم باهاش حرف بزن اولا بگو که حق رو کامل به پدرت نمیدی

بعد بگو که پدر تو مثل پدر خودشه و این کدورتا پیش میاد 

براش از سختیهای پدرت بگو 

مردا خیلی دوس دارن ناجی و دلسوز زندگی کسی باشن

http://mob.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1289595&PageNumber=7
خانم ها اگه میشه من رو هم راهنمایی کنین شوهر من خیلی آدم ساده ای هست و خیلی هم دوست داره که به همه ک ...

متاسفانه ما زنها اینجور مواقع به جای اینکه مشکل رو حل کنیم میزنیم همه چیزو خراب میکنیم 

الان نه حرفتونو گوش میده نه حرمتی بینتون مونده 

بهتر نبود حداقل این حرمتتون حفظ میشد ؟ 

تنها راه علاج اینجور ادما اینه ببریش توی قسط و وام و خریدهای رنگارنگ و ....بهش بفهمونی ۱۰ سال دیگه اونا همه چی دارن و ما نداریم 

اگر هم وضعش واقعا خوبه چه اشکال داره که دست خواهر و برادراشو بگیره

http://mob.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1289595&PageNumber=7
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687