2733
2734

ماه اول عروسیم باردار شدم و اصلا فک نمیکردم

من ۳۳ سالمه و همسرم ۴ سال بزرگترن. من تنبلی تخمدان دارم و همسرم واریکوسل

دکتر گفت واسه شما احتمالا بارداری به سختی اتفاق میفته و برای اقدام معطل نکنین

منم فک کردم حالا حالاها باردار نمیشم

رابطه بدون جلوگیری داشتم با خیال راحت

و دیدم باردارم

ناراحتم از اینکه چرا یه مسافرت نرفتم

ناراحتم از اینکه بقیه چی میگن پیش خودشون




بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2742

وای خیلییییییییی .... نمبدونم چی بهت بگم

باید الان خوشحال باشی ولی تو شوکی

اگه مجبور بودی بری این دکتر و اون دکتر و ای وی اف و هزینه های زیاد و جواب منفی...قطعا شکر میکردی

الانم پاشو برو مسافرت و تفریح تا سنگین نشدی

خدایا هزاران بار شکر بخاطر نعمت زیبات🌹توی خونه ام یه فرشته کوچولو دارم🌹 کسانی که ساکن استرالیا هستید. لطفا بهم درخواست بدین. ممنونم

عزیزم خدارو شکرکن باردار شدی بله باتنبلی سخته باردار شدن 

🥲ب منم گفتن باید هرچ زودتر بچه دارشم وگرنه بچه دارنمیشم🥲ولی شرایط عروسی گرفتن ندارم روز  ب روزم پریودم کمو کمترمیشه

فقط 27 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
2740

فقط خداروشکر کن 

اگه باردار نمیشدی چقدر باید غصه میخوردی و نذر و نیاز میکردی شاید میشد شایدم نمیشد

خوشحال باش

مبارکه

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ...زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ...بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤

سنتون دیگه زیاد داره میشه برای بارداری پس خدارو شکر کن ،با بچه هم میشه رفت مسافرت

فقط 23 هفته و 2 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
خدایا شکرت بابت همه چیز🙏
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687