نیومدیم که بمونیم ،دیر یا زود همه می ریم ... اما کدوم مادر تحمل داغ بچه شیرین زبونم رو داره؟
خداااایاااا ... به حق علی زهرا شفاش بده...
اصلا دیگه امشبم شب نمیشه...
بخدا حالتو می فهمم کاش می تونستم جز دعا کاری برات بکنم... قربون اون چشمای مظلومش برم من...
بوسش کن... امیدتو از دست نده اما دلتو بده به خدا ان شاءالله هر چی خیره میشه، خدای اون بچه خدای توام هست ... چی بگم مگه میشه چیزی گفت.
من مادرم بغلم تموم کرد ... تا وقتی دستش گرم بود دستشو گرفتم ... وقتی داشت سرد می شد باور کردم ...
هنوزم ۸ سال بعد فوتش نتونستم هضم کنم بی مادری رو...
ان شاءالله خدا خودش به دخترت عمر دوباره بده ...
خدا خودش به دلت صبر بدخدا خودش به دادن برسه