دوسری دیگه باید دعوت کنم امشبم زنداییمینا دعوتن خسته شدم والا دوست دارم مهمونی نرم ک پس بدم
نرو
منم نرفتم امسال ،ولی برای سالای قبل بدهکارم انگار الانم که باردارم سختمه
منم بدم میاد میدونی چرا چون جون ندارم اصلا حال ندارم پس نمیرم که بخوام پس بدم ولی عید رو مجبورم
عزیزمممم
خب فاصله زمانی بین مهمونیات رو زیاد کن که خسته نشی
چرا کسی مارو دعوت نمیکنه 😐
فقط یع شب مادرم
همین
والله منم 😩
الانم مهمونام میان برا افطار
رفت و آمده دیگ نرو ک نخوای دعوت کنی
من که تقریبا هیچ جا نمیرم از خونه ی فک و فامیل
خیلی خوشحال و راضیم
اونام نمیان
نه اینکه خسیس باشم کلا دوس ندارم باهاشون در ارتباط باشم.
فقط آدمای نزدیک و دوستان همین
عزیزم مهمونیاتو عصر برو
تا اونام عصر بیان
تهش با یه چای شیرینی حل میشه
والا ما چندین ساله که جایی دعوت نمیشیم و نمیریم اما فاملا همیشه همیشه خدا خونه مان و پدرم اصرار داره که نازکتر از گل به کسی نگیم تیکه میندازن لبخند بزنیم و همیشه درهر حالت حق با مهمونه همیشه میرن کلی از غذا و تمام اتفاقا پشت سرمون حرف میزنن انگار دعوتشون کردیم اکثرا یهویی سر زده میان مثلا نیم ساعت قبل میگن یا دقیقا سر ناهار یا شام میان اگه غذای خودمون اندازه خودمون باشه بعدش از بقیه میشنویم که گفتن پدرو مادرم اصلا اهل حاشیه نیستن و به همه احترام میزارن ما هم مجبوریم دیگه احترام میزاریم واقعا خسته شدم قرار نیست چون ازدواج نکردم تا ابد کلفتی فامیلارو کنم همشونم باهم اتفاقی بیان چشم دیدن همو ندارن هی میگن چرا نمیرن یا چرا هروز اینجا. به بابام هم غر بزنیم میگه خب برید یه جای دیگه عید کجا بریم ؟یه تعطیلات هم آسایش نداریم همش خدمات به مهمونای بی چشم و رو
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
50 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
