2777
2789
عنوان

سلام بچه ها بارانم بیایین زود

| مشاهده متن کامل بحث + 47 بازدید | 84 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



باران جون عزیزم خیلی شرایط سختیه مگه ادمچند بار باردار میشه که این خاطره براش بمونه اما تورو خدا اگه داداشت دعواتم میکرد یامامانت بهت سخت گرفت بلند نشی بری اونجا خانوادت میارزن به صد تا شوهر و خانوادش . شوهرت یه مدت بره پیش خانوادش خسته میشن از سرویس دهی بهش و اخر میفهمه زندگی خودش و زنش مهمترن.الان که تو این وضعیت تا اینجا اومدی شل نگیر بذار یا درست بشه یا تکلیفت معلوم بشه.با اومدن بچه فکر نکن مشکلی حل میشه فقط چند برابر میشه
دیشب خیلی برات دعا کردم فقط میگم تا شوهرت دست از این کاراش برنداشته پا نزار تو اون خونه میترسم دوروز دیگه سر از تیمارستان دربیاری با این مادر روان پریشش
خداااااایا شکرت امام رضا ممنونم حاجتمو دادی خدااایاشکرت که جواب گریه هامو دادی و برام معجزه کردی من صدای قلب دخترخوشکلم شنیدم ان شاالله سالم و صالح بیاد بغلم......... ان شاالله خدا به همه منتظرا فرزند سالم و صالح بده . اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم ..اللهم عجل لولیک الفرج...التماس دعا
باران جان بهت تبریک میگم امیدوارم همینطور مصمم و بااراده بمونی مطمعن باش همسرت این خونسردیت رو ببینه ترس برش میداره
کریستین بوبن نویسنده مورد علاقه من تو کتاب دیوانه وار می‌گه هنر اصلی هنر فاصله هاست. زیاد نزدیک به هم می سوزیم. زیاد دور از هم یخ می زنیم. باید جای درست را پیدا کنیم و همان جا بمانیم.برای من عجیبه ما معتقدیم به دوری و دوستی ولی اصرار به ازدواج داریم. بله فرار از تنهایی نیاز به حس امنیت و یک رابطه جنسی مستمر و سالم و در نهایت فرزند آوری هست ولی باید به این جنبه هم فکر کرد که چقدر دوست داشتن واقعی را با عادت کردن به ف*اک دادیم؟ حسابش را کردیم که چقدر استعداد خصوصا زنان به تبع ازدواج از بین رفته؟ حسابش رو کردیم که چقدر آدم مهاجرت تحصیل تو بهترین دانشگاه ها شغل در یک شرکت بین المللی و یا دنبال کردن هنر و کار مورد علاقه رو گذاشتن پای این حضور همیشگی کنار هم ؟ پس اگه زندگی شما از عشق ناب به عادت رسیده اگه ازدواج شما چیزی شبیه به توقف پروژه توسعه فردی بوده اگر برای رشد یک نفر باید جای پایش روی شانهء له شده دیگری باشد اگر فارغ از فشار خانواده و دید جامعه و قانون آدم ثروتمند و قدرتمندی بودید انتخاب شما در این لحظه دیگه همسر شما نیست باید بگم چیزی شبیه به مرگ تدریجی رو تجربه می کنید. برای دوباره عاشق شدن و عاشق موندن تلاش کنید به طول زندگی فکر نکنید مهم نیست چند روز و چند سال کنار هم هستید به عرضش فکر کنید به اینکه از لحظه لحظه ی زندگی کنار هم لذت بردید یا نه برای من خیلی عجیبه آدم ها از خیانت می ترسند اما از عادت نمی ترسند آدم مگر چند بار زندگی می کنه که بیست سی چهل سال رو با کسی بگذرونه که لاجرم باید با اون باشه دوستش نداشته باشه و مثل یک کارمند مثل یک هم‌خانه باهاش ادامه بده.
عزیز جان اولا که خوشحالم بهتری دوما حیف آخه این شوهرت واقعا یه راه رو هم باز نمی زاره برای امید و برگشت که... معلومه حرفاش از ته دلش نیست . سوای قضیه مادرشوهرت، اگه دست بزن و فحاشی ناجور نداشت شاید بهت میگفتم برگردی ولی این دوتا کل قضیه رو عوض می کنه . برنگرد عزیزم .
به گذشته نگاه نکن و نگو چرا؟ به آینده نگاه کن و بگو چرا که نه؟
من دیشب خیلی تایپ کردم اما ارسال نمیشد برات صلوات نذر کردم ان شاالله شوهرت سر عقل بیاد و زندگیتون خوب بشه ببین آبجی من 3 سال با شوهر معتاد و دست به زن زندگی کرد مادرشوهرش و خواهرشوهراش همش دخالت میکردن دو تا بچه آورد اما بچه دوم همینکه به دنیا اومد و 40 روزش شد و اونم قهر بود خونه بابام شوهر آبجیم فوت کرد مادرش همه جوره داشت یادش میداد و رفتن برا طلاق تا اینکه به قاضی هم پول دادن و به آبجیم گفت باید بسازی بابام دست آبجیمو گرفت و آورد خونه و نزاشت بره بابام گفت ای خدا اگه تقصیر دختر من هست با این بچه ای که بارداره خدا تا 40 روز سزای کاراشو بده اگه دامادم تقصیر داره اونم تا 40 روز سزای کارشو ببینه اینم بگو که خرج زندگی آبجیمو بابام میداد بابام گفت من همه چی سپردم به حضرت ابوالفضل مادرشوهر آبجیم دست گذاشت رو دوش بچش گفت به جان بچم قسم که بچم معتاد نیست درصورتی که خودش بهش مواد میداد و سر 40 روز بچش تصادف کرد و فوت کرد درسته ما دو تا بچه تا 7 سالگی نگه داشتیم اونم به آبجیم نشون نمیدادن و فقط برا پولاش مارو میشناختن اما آبجیم دوباره ازدواج کرد و دید بچه هاشو بهش نشون نمیدن کار کرد و پول جمع کرد و الان یه زندگی عالی داره بچه هاشم دانشگاه میرن و سالی یه بار قایمکی اینارو میبینه اما مادرشوهر آبجیم معتاد و فلج شده تو خونه خواهرشوهراشم معتاد شدن و طلاق گرفتن و زندگی درستی ندارن عزیزم فقط بسپر به خدا بگو خدا خودش به عدالت عمل کنه ان شاالله بچت به سلامتی بیاد بغلت اما خودت ازشون تعهد بگیر و شوهرتو آدم کن اگه نشد جدا شو خودتو تشنه بچت نگیر میدونم مادری و سخته اما اگه مثل آبجیم تشنه بچت باشی بیشتر عذابت میدن بچشونو چند روز بدی بهشون خودشون میمونن چیکارش کنن مجبور میشن برگردونن و آدم بشن اگه یه نفر درست و حسابی تو فامیلشون هست به اون بگو ان شاالله موفق باشی برات دعا میکنم
خداااااایا شکرت امام رضا ممنونم حاجتمو دادی خدااایاشکرت که جواب گریه هامو دادی و برام معجزه کردی من صدای قلب دخترخوشکلم شنیدم ان شاالله سالم و صالح بیاد بغلم......... ان شاالله خدا به همه منتظرا فرزند سالم و صالح بده . اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم ..اللهم عجل لولیک الفرج...التماس دعا
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

ورم دست و پا

_yasmin | 13 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز