سلام عزیزم من خیلی استرسی هستم بخاطر همین غذام خوب در نمیاد
وقتی حالم خوبه غذاهای خوبی میپزم
امان از استرس امان از وسواس فکری
دلم برا خودم میسوزه جوانی داره میره اما هیچی از زندگی نفهمیدم همیشه استرس اینا داشتم که کاری نکنم کسی ناراحت بشه یا الان داره راجب من چی فکری میکنه چرا این کارا کردم یه آدم مهر طلب که به امید بچهها رو پا هستم
ای خدای من کی این زندگی تموم میشه کی راحت میشم
ای خدا جون چرااا منا با این همه استرس افسردگی آفریدی مگه من بندت نیستم من که از زندگی لذت نمیبرم من که گناهی نکردم از بچگی یتیمم کردی با چه مصیبتی بزرگ شدم وقتی هم که ازدواج کردم با یه خانواده شوهر که برای یه حرف کوچیک داستان درست میکردن هر روز حالم بد بد بدتر شد الان که فقد یه مرده متحرکم پسرم میگه مامان بدی هستی ،😭 تو خیلی منا دعوا میکنی شوهرم تا خونه تمیز غذا آماده لبخند رو لبت باشه باهات خوبه، امان از روزی که یکی از اینا نباشه.....
چکار کنم حوصله ندارم همیشه خونه را مرتب نگه دارم بچه ها خیلی بهم میریزن خودم هم که همیشه درگیر دعوای ذهنی با خودم هستم یه روز با مادر شوهر یه روز با خواهر...
ببخشید خیلی شد اما سبک شدم،،😘