2777
2789
عنوان

همه مامانهائی که کوچولوی متولد 85 دارن بیان با هم آشنا بشیم

| مشاهده متن کامل بحث + 752708 بازدید | 19721 پست
مامان کسرى جون من خانه دارم عزیزم ، پسرم هم تازه یه ماهه که میره مهد... خودت رو سرزنش نکن اصلااااااا چون دکتر پسر من که میگفت این مورد خیلى شایع هست
اگه موافقى در مورد کارهایى که براى تشویقشون میکنیم از این به بعد به همدیگه بگیم

راستى یه سوال ، پسرت رو پوشک شده میفرستى مهد؟ یا اونجا هم جیش رو میگه و فقط واسه پى پى پوشک میشه؟
ای واژه خجسته آزادی ... آیا به عمر من تو تولد خواهی یافت ؟...
آیا تو پا به پای فرزندانم رشد خواهی داشت ؟

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



سلام دوستان خوب
مامان کسری جون مامان هیراد عزیز و مامان کیان جان خوش اومدین . به خاطر انتخاب این اسمهای قشنگ برای بچه هاتون به شما تبریک می گم :)


من الان یه هفته هست که آریا رو میبرم مهد در واقع با هم میریم مهد!! بعد از کلی جست و جو بالا خره یه جای خوب پیدا کردم هر روز می ریم تا آریا با محیط و افراد آشنا بشه و بعد ثبت نامش می کنم .. من از محیطش خوشم اومد و همین طور پرسنلش و خانواده بچه ها ... امیدوارم واقعا این همه تلاش بی فایده نباشه و آریا بالا خره بدون دردسر و استرس جدا بشه. .. دیروز باهاش خدا حافظی کردم و پنج دقیقه تنهاش گذاشتم خوب بود.. سعی می کنم هر روز این زمان رو بیشتر کنم تا بعد ثبت نامش کنم ...
سلام مریلا جون من صفحه های قبل رو خوندم کسری از پسر شما فقط دو روز کوچکتره یعنی 28 مهر 85 به دنیا اومده در ضمن خصوصیات اخلاقیشون هم خیلی به هم شبیهه مثلا کسری هم یه کمی خجالتیه ما می تونیم بیشتر با هم تبادل نظر داشته باشیم من خیلی خوشحال میشم - در مورد سوالی که پرسیده بودی کسری توی مهد هر وقت پی پی داشته باشه پی پی میشه ولی اکثرا این کار رو تو حونه انجام میده
سلام مامان کسرى جون
حالا که بچه هامون از نظر سن و خصوصیاتشون این همه نزدیکن بیشتر هم خوشحال میشم عزیزم که با هم تبادل نظر داشته باشیم..

شبها هم وقت خوابش باز میذاریش؟ من موقع خواب و وقتى میبرمش بیرون پوشک میکنم..

کلا هنوز تو کاراش زیاد مستقل نشده... و همین یه کمى نگرانم میکنه ..
مثلا از بس خودم بهش غذا دادم تمایل چندانى نشون نمیده که خودش بخوره!

تو بازى ها و بین اسباب بازیها بیشتر به چى تمایل نشون میده؟
با کتاب رابطه اش چه جوره؟
ای واژه خجسته آزادی ... آیا به عمر من تو تولد خواهی یافت ؟...
آیا تو پا به پای فرزندانم رشد خواهی داشت ؟
سلام به همه مامانا
خوشبختانه من پارسا را زود از پوشک گرفتم والان قبل از خواب میبرمش دستشویی و جاشو اصلا خیس نمی کنه
اسباب بازی هم ماشین انواع و اقسام ولی بیشترماشین فلزی و توپ
الان چشم چپش گلم‍‍ژه زده اخیییییییییییی
mamane arya جون این خیلی فکر خوبیه که اول با محیط مهد اشناشون کنیم و با این روش بیشتر احساس امنیت میکنند
سلام به همه ی مامانا
من عضو جدید هستم و یک دختر متولد مرداد 85 دارم. البته بچه ی دوممه . خوشحال می شم با همه آشنا بشم. ماریلا جون من خیلی سختی کشیدم تا دخترمو از پوشک گرفتم. مطمئن باش تا وقتی که موقع بیرون رفتن پوشکش می کنی اون هم بهت خبر نمی ده چون همین مشکل را من هم داشتم. چون می ترسیدم بیرون کارخرابی کنه پوشک می بستم و اون هم چون خیالش راحت بود کارشو می کرد. باید توی خونه حسابی باهاش کار کنی. من شب ها هم پوشک به پاش نمی بندم ولی هنوز موفق نشدم که جیش نکنه. یه پلاستیک بزرگ انداختم روی تشکش و روش ملحفه می کشم و چند تا ملحفه هم برای تعویض گذاشتم. البته خیلی وقت ها جیش نمی کنه . باید حتماً بازش بذاری و سربه سرش بذاری وگرنه براش عادت میشه . موقع خواب حتماً ببرش دستشویی . من چون شب ها معمولاً خیلی دیر می خوابم ( البته تقریباً صبح می خوابم ) وقتی نشستم صدای غلط زدن های مکررش را که می شنوم می دونم دستشویی داره و میرم سراغش. به نظرم شما هم همین کار را باید بکنی . راجع به غذا خوردن هم فکر نکنم باید خیلی نگران باشی چون پسر من کلاس اوله ولی هنوز من بهش غذا می دم چون اگه خودش بخواد بخوره یا با دو قاشق اول میگه سیر شدم چون حوصله اش نمیشه و یا این که این قدر سرگرم تلویزیون نگاه کردن میشه که یادش میره قاشق بذاره دهنش برای همین هم من بهش غذا می دم دیگه دخترم که جای خودش داره. ببخشید اول کار این قدر حرف زدم.
آره بیان جون خیلی خوبه پرسنل مهد بهم گفتن که بدون محدودیت تا هر زمان که خواستم می تونم برای آزمایش برم بدون اینکه هزینه ای بدم یکی از خانوم ها که تجربه مشابه من داشت و بچش یه بار رفته بود مهد و تجربه تلخی داشت سه ماه تموم آزمایشی اومده بود بعد بچه اش رو ثبت نام کرده بود البته آریا تا حالا خیلی خوب بوده و اونجا و مربی ها رو خیلی دوست داره ولی احتمالا اگه بخواد بدون من بمونه رفلکس بد نشون می ده....

ماریلا جون من هم بدلیل بد غذایی آریا خیلی دارم فکر می کنم که بعد از این همه سکرات اگه موفق بشم بذارمش مهد حالا چه ساعتی بره که مشکل غذا نداشته باشه چون می دونم آریا یا غذاهای اینا رو دوست نداره و لب نمی زنه یا اگه هم بخوره سر قاشق دوم می گه سیر شدم .. من خیلی دوست داشتم مثل بچه های دیگه اونجا غذا می خورد چون نوع غذا خوردنشون خودش یه مهارت اجتماعی هست که متاسفانه آریا اون رو بلد نیست . مثلا اینها بعد اینکه یکی یکی دست هاشون رو می شورن صف می بندند و پشت هم به سمت غذا خوری می رن اول می رسن به جایی که خیلی جالب عین این هتل ها انواع ظرف ها چیده شده جالبه که همشون هم شکستنی هست اما این بچه ها انقدر مرتب مثل ادم بزرگها می رن هر کس هر نوع ظرفی که خواست بشقاب بزرگ کوچیک کاسه چنگال لیوان خلاصه چیزی که دوست داره رو انتخاب می کنن بعد می رن تو ناهار خوری و دور هر میزی که دوست داشتن می شینن و غداشون رو هم از توی دیس ها هر چی خواستن می کشن و می خورن مربی ها فقط نظارت می کنن و مواظبن که کسی مشکل نداشته باشه .. خلاصه همون جا ظرف های آب گرم هم هست که هر کدوم مخصوص یکی از ظرفهاست وقتی غذاشون تموم شد ظرف های کثیفشون رو تفکیک شده تو این ظرف های آب گرم میندازن و دوباره صف می کشن می رن تو اتاقشون......... به نظرم خیلی جالب هست اما متاسفانه هنوز باید خودم به آریا غذا بدم. اینا واسه سن آریا ساعت 11:15 غذا سرو می کنن نمی دونم آریا رو کی ببرم..
من یه مشکل خیلیییییییییییییی جدی پیدا کردم... بچه من همش با بچه های بزرگتر و کوچیکتر از خودش درگیر میشه.. به بزرگترا میگه برو کنار دارم رد میشم یا نمیبینی دارم رد میشم یا میگه هیییییی بعد هم مشتشو میاره جلو.. کوچیکترا رو هم هول میده هر جا میخواییم بریم بهش میگم به بچه ها کاری نداشته باش و باهاش حرف میزنم که خوب رد شو جا که هست مامانی یا نینی کوچلو رو چرا هول میدی؟؟؟؟ ولییییییییییییی کو گوش شنوا.... نمیدونم چیکار کنم؟؟؟ میگم بفرستمش مهد شاید بهتر بشه ولی میترسم یکی لنگه خودش اونجا باشه باهم درگیر بشن....
بچه های شما چی؟؟ اینجوری بودن؟؟
من یه مشکل خیلیییییییییییییی جدی پیدا کردم... بچه من همش با بچه های بزرگتر و کوچیکتر از خودش درگیر میشه.. به بزرگترا میگه برو کنار دارم رد میشم یا نمیبینی دارم رد میشم یا میگه هیییییی بعد هم مشتشو میاره جلو.. کوچیکترا رو هم هول میده هر جا میخواییم بریم بهش میگم به بچه ها کاری نداشته باش و باهاش حرف میزنم که خوب رد شو جا که هست مامانی یا نینی کوچلو رو چرا هول میدی؟؟؟؟ ولییییییییییییی کو گوش شنوا.... نمیدونم چیکار کنم؟؟؟ میگم بفرستمش مهد شاید بهتر بشه ولی میترسم یکی لنگه خودش اونجا باشه باهم درگیر بشن....
بچه های شما چی؟؟ اینجوری بودن؟؟
سلام مریلا جون پسرت چطوره - ببخشید با تاخیر جواب دادم
در مورد غذا خوردن پسرت نگران نباش هنوز زوده که خودشون غذا بخورن منهم خودم به کسری غذا میدم بعضی وقتها میگه خودم میخوام بخورم که اونهم بیشتر غذا رو به جای اینکه بخوره میریزه رو زمین
در مورد پوشک من از دو سالگی کسری رو شبها باز گذاشتم اوایل چند شب جاشو خیس کرد بعد دیگه تکرار نشد
وقتی پوشک باشن خیالشون راحته و کارشون رو انجام میدن ولی اگه باز باشن بیدار میشن به نظر من دیگه شبها پوشکش نکن شاید چند شب جاشو خیس کنه ولی ارزشش رو داره بالاخره یه روز باید اینکار رو بکنی هر چه زودتر بهتر - کاشکی راضی میشدن پی پیشون رو میرفتن توی دستشوئی ما که انقدر جایزه تعیین کردیم ولی فعلا که راضی نشده
تو بازیها کسری بازیهایی مثل توپ بازی که دویدنی باشه رو دوست داره کلا همش در حال دویدن و راه رفتنه
تو کتابها کتابهای شعر رو دوست داره از داستان های طولانی حوصلش سر میره
قربانت - پسرت رو ببوس
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز