خیانت نکرده ولی رفیق بازی و هرشب مشروب خوردنش از صدتا خیانت بدتره.
۷ تا داداش هستن یا معتاد مشروب هستن یا اعتیاد به مواد تریاک
حالم ازشون بهم میخوره دلیلشم اینه که مادرشون میشینه پایه مشروب خوردنشون و تشویقشون میکرد خواهرانش بیخیال از بزرگ‌تر کوچک همینطورن... بخاطر تربیت اشتباه ..جاریامم یه سری آدم بیخیال که بچه آوردن فقط دلشون به بچه هاشون خوشه اصلا حسی به شوهراشون ندارن من رو هم تشویق میکنن که باردار شو و بهتر میشه ولی نه....فقط من احمق شوهر دوستم و همش حرص میخورم با بی توحهیش شوهرم. آنقدر پسته روزی روز زبون دراز تر میشه شبا با داداشاش می‌ره می‌ره با مجردا میگرده خودشو با اونا مقایسه میکنه خسته شدم دیگه
خبر مرگم بعد از عقد و عروسی بیشتر شناختمشون😭
بنظرتون بچه بیارم ؟؟ یا به طلاق فکر کنم؟؟
تازه شوهرم میبینع من گیر میدم بهش و حساسم رو رفتاراش تازه اون میگه بچه نمی‌خوام ک هروقت خواستم راحت طلاقت بدم!!!
