تازه ازدواج کرده بودیم یکی از اقوام همسرم رو دیدم خب نمیشناختم درست فقط میدونستم معلمه و دو تا پسر داره
از اونجایی که چهره اش خیلی جوون و خوشگل بود خانومه گفتم پسراش حتما نی نی کوچولو ان دیگه😑
خلاصه خواهری که شما باشید لال بشم گفتم گل پسرا خوبن؟ گفت ممنونم عزیزم سلام دارن
خدا ذلیلم کنه برگشتم گفتم عزیززززم ببوسیدشون از طرفم😭😭😭😭
همون لحظه قیافه شوهرم 😡😡😡😡
قیافه مادر شوهرم 😮😮😮😮😮
قیافه اون خانومه 😄😄😄😄😄
بعدش فهمیدم پسراش هر دوتاشون از من بزرگترن 🤦🏻♀️
یکیشون دانشجوئه اون یکی شون مغازه داره😭😭😭😭
خدایا چرا اون لحظه منو لال نکردی
10 سال بعدشه من هر وقت یادم میفته آب میشم