جاری بدجنسم که بیوه شد

منم به بیرحمانه ترین شکل طرد شدم بعد هشت سال زندگی

هیجی دستمو نگرفت

هیجی هم نداد

پدر و براد م مرده بودند کسیو نداشتم و مظلوم واقع شدم

بهم تلخ ترین حرفارو زد وقتی یادم میاد انگار خنجر به دلم میکشن

کلا اروم هستم ودلم میسوزه چرا اینکارو کرد

تازه دارم با سختی رو پای خودم وایمیستم

من همه کار کردم براش..

اخرش گقت دوستم نداشته 

گریه کردم و به خدا واگذارش کردم من گه زورم نرسید اما خدا زورش میرسه

عزیزان میشه ازته قلبتون دعام کنیدمعجزه کنه خدابرام ومشکلم فوری حل بشه

لطفایه صلوات بفرستیدبرام

خدا اون جوونوبیامرزه وبه زنش ودخترش صبربده

یعنی میشه جاری و مادرشوهر و پدرشوهرم تقاص ظلم هاشونو بدن؟

و برادر شوهرام و جاری هام تقاص حرفایی ک پشت سر من زدن💔

دلم خیلی رحم هستا

خیلی بیشعورم زود میبخشم

ولی خدا رو قسم دادم اگه منم خواستم ببخشم اون نبخشه اذیت هاشونو

فقط به امید خدا ساکتم.  وگرنه کاری از دستم برنمیاد جز حرص خوردن.  فعلا خدام صبرش زیاده و دوستداره اونو به اوج برسونه 

ممنونم عزیزم حتما فکرمیکنم به این جمله اولین باره شنیدم 

اخه والا مرض داره راستش از خانوادم خجالت میکشم برا اونام حرکاتش قفله چندسال قبل ابجیم میگفت اخه یعنی چی بدون دلیل و کینه باهات بد تا کرده.  حالا تو دوران عقدمون برا بچش تولد میگرفت و فقط شوهرمو دعوت میکرد دوبار تو عقد برا بچش تولد گرفت اعتراضم کردم شوهرم و مادرش میگفت خبنیاز ندید زحمتت بده منم گفتم همون کادو رو بجای اینکه شوهرم تو پاکت بده میداد من بدم میگفتن اشکال نداره.  بعد عروسی هم به شوهرم زنگید تولد دخترمه اینم گفت تنهایی نمیتونم بیام اونم گفت جامون تنگه پس خداحافظ.  البته برادرشم بدون زنش دعوت میکنه درکل میگه من با خانما حالم خوش نیست.  

ایشون زمان مرگش از قبل تعیین شده بود حتی اگر خوبی هم میکرد بهتون 

همش منتظر جمله اخر بودم 😍چون ب دختره زودتر قول داده بود و اون به پاش مونده بوده

یسال رفتم خونه مادرشوهرم فقط19سالم بود خاهرشوهرم روشو برکردوند منم تازه عقدکرده بودم و...  بعد کفتم آبجی رفتم طرفش بغلش کنم چون راضی ب وصلت نبودن واولین دومین دیدارمون بودااااا

من رفتم طرفشپرتم کرد تودیوار بابغض و مات موندم ک چراااااا

اومد نشسم پیش شوهرم گف چته کفتم فلانی رفتم پیششمحل نزاشتهمین

کف طوری رقتارکن ک انکاراون وجود خارجی نداره بقران مونجور کردم و کلا ذهنمم هماهنک بود و عین خیالم نبوددیگه

دست نده حرف نزنه. این اخلاقای ادم حسوده ک علنا بی احترامی میکنن.. امیدوارم خدا عاقبتمون بخیرکنه

ازش میپرسیدی که خب که چی؟ ومنتظرمیموندی یعنی جواب بده

یامیگفتی ماقرمز دوسداریمـ

یچی نکفتی اخه؟ 

دقیقا شاید بشقاب کم بوده. قضاوت نمیشه کرد😂

استارتر مگه جاری خودش خونه مستقل نداشت؟میموند سرخانه زندگیش

علتش اینه اون افراد پروندشون زیر دست واسطه بازه، واسطه می‌دونه اینا چی و کین، اینام میخوان وارد خانواده جدید بشن، دروغ بگن، الکی فیس کنن، طرف ها رو سر کیسه کنن و ... اینجوری نمیتونن به نقشه هاشون برسن مگر واسطه رو آدم بدی جلوه بدن تا از زندگیشون دور بشه. 

دقیقا خوب بشه خودشون انتخاب کردن بد بشه تا ابد لعن و نفرین