دوتامون مریض شدیم
کرونا گرفتیم من یکم بهترم ازم انتظار داره همش حمالی کنم منم از کار خونه متنفرم
از دیشب هرچی فوش بلده بارم کرده حتی حرفای ناموسی
صبحم که بیدار شدم همینطور
منم دیگه قاطی کردم هرچی از دهنم دراومد گفتم
اعصاب نزاشته برام هی هیچ کاری باهاش ندارم خودش انگلولکم میکنه