امروز داشتم توی کانالا چرخ میزدم یه فیلم قدیمی دیدم.عروسه مراقب مادر شوهر پدر شوهرش بود.بعد با خودم گفتم مگه الان پیدا میشه از این عروسا.یا حتی از اون دامادا که مسئولیت پدر مادر دختر قبول کنه.فک کنم امروز به زور داریم خودمون رو تحمل میکنیم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من این کار رو کردم ولی به دخترم هیچ وقت پیشنهاد نمیکنم همه بچه ها باید مسولیت پدر ومادرشون رو به عهد ...
مادر بزرگم سالهای آخر عمرش خونه بابام بود اصلا هم رابطه خوبی بین مامانمو مادربزرگم نبود وای مثل یه کابوسه حتی فکر کردن به اون روزها چون مادرم دائما در حال غر زدن بود دعوا کتک کاری مهمونهای مادربزرگم همه وقت و بی وقت میومدن خیلی بد بود خیلییییی