از حضرت ابولفضل انتظار نداشتم😭

شاید چیز بهتری در انتظارته

فقط دعا کردن و نذر و نیاز ملاک نیس شرط استجابت دعا خیلی چیزاست مثلا پدر مادر ازت راضی باشن حق الناسی به گردنت نباشه باور قلبی به خدا داشته باشی تو ذهن و قلبت فقط خدارا قادر بدونی فقط به دعا که نیس

منم خیلی جواب گرفتم ازشون یا ابوالفضل العباس

بنویس خواسته ات را بذار زیر سوره یوسف و کلا خواسته ات را دیگ رها کن و بهش فکر نکن تا برسی بهش

محاله حضرت ابوالفضل دل بشکنه ایشون باب الحوایج هستن  فقط کمی صبر کن و ببین 

خیلی

مگه کسی هست حق الناش به گردنش نباشه  

خدا نیاره برا کسی خدا دور کنه از ماها این امتحانات و که بسیار سخت و دشواره . ولی عزیزی تعریف میکرد. کسی بچشو. تو ضریح بزرگواری دخیل کرده بوده بعد میبینه که اون بزرگوار اومدن وگره از دخیل یکی باز کردن  (اون لحظه خودشون متوجه نبودن که چه کسی هست. و انگار زبانشان بند اومده باسه )میگه اون شخص گفت ب بقیه ام. ی نظری بکنید.  سری تو جم چرخوندن و گفتن. هنوز  وقتشون نشده. 

این یعنی. هیچ کدوم اونا از نظر این بزرگواران پنهان نیستن فقط چیزهایی هست که ما نمیدونیم. میگم درجایگاه نویسنده فقط این ها رو گفتن شاید اسان باشه ولی خداوند همه جوانب رو. در نظر دارن. .مث تاجری که از امام معصوم استخاره گرفت و بد اومد. ولی سفر تجاریش رو رفت و خیلی سود وقتی برگشت از امام پرسید چطور من اینهمه سود کردم و استخاره شما بد بود. فرمودند نماز صبحی فلان موقع در سفر ازشما قضا شد. با هیچ سودی قابل جبران نیست. 

بحث دیدن مو و پیچش موست فک کنم

چیطوری بخونیم چندبار چندوقت ممنون میشم بگین

من از هر کی که می‌تونستم حاجتمو خواستم ولی ندادن 

سلام. ما دعا میکنیم اما اعتماد نه

خیلی زود بهم میریزیم

شما نمیدونی پشت پرده دعات چیه خواهر

نمیدونی کی قراره مستجاب بشه

نمیدپنی به چه شکلی قراره مستجاب بشه

پس اول باید یاد بگیریم اعتماد به خدا رو

کسی که به خدا اعتماد داشته باشه چون و چرا نمیاره، میگه من خواستمو‌ میگم تو هرطور صلاح میدونی مستجاب کن

پس به حضرت عباس(ع) هم اینطور نگید، همون یه بار که شرمنده شدند کافیه که براشون خون گریه کنیم، دست خالی برنمیگردونن مطمئن باشین..

حضرت عباس ابرو داره اینجوری ابروشو نبر. ما از حکمت و خاست خدا بیخبریم 

زلیخا تا زمانی که خودخواهانه فقط حواسته خودش رو میخواست. بهش نرسید. وقتی ب یوسف رسید که فهمید. هدف از خلقت رسیدن ب خداست. و خواستن چیزهایی که مارو. بخدا منزدیکتر میکنه. اونوقت بود که خدام گفت میخوای ب من برسی بسم الله ...

اسی نمی‌دونم حاجتت چیه. من رشته ام اتاق عمل بود ترم آخر یه مشکل روحی پیدا کردم . و فقط ترم رو تموم کردم ولی طرحم رو نرفتم . الان نزدیک بیست سال میگذره .  من خیلی گله و شکایت میکردم از خدا که چرا منو نجات نداد. تازه رسیدم به مصلحت خدا. من مزاجم سرده و قدرت بدنی پایینی دارم و اصلا توان شغل بیرون و خانه داری رو با هم ندارم. حالا میبینم واقعا این همه سال الکی کفر میگفتم

توروخدا اینجوری نگید. منم عزیزمو از دست دادم هنوزم توش موندم ک حکمت خدا مصلحتش چی بود  . نفهمیدم هنوزم یادم میاد تو بچگی چجوری دعای توسل میخوندم و دعام قبول نشد دلم اتیش میگیره. ولی اینجوری دل اقا رو نشکونید . مگ تا حالا دل خودتون شکسته نشده ک اینجوری بی رحمانه قضاوت میکنید. حضرت ابولفضل پیش خدا ابرو داده