2777
2789
عنوان

شوهرم بلاکم کرده از اینستا بیایین خواهرانه راه حل بدین لطفا

| مشاهده متن کامل بحث + 765 بازدید | 79 پست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من دقیقا همین مشکلات شما رو داشتم هنوزم هستا اما کمتر شده 

شوهرم بچه ننه بود مامانش پرش میکرد،لوس و بی منطق بود حرفای سنگین بهم میزد و همون حرفا رو از مامانش هم میشنیدم 

بخاطر اینکه فهمیدم زیر سر مادرشه این رفتارو محکم چسپیدم ب زندگیم ،حتی تو دعوای آخری ک با شوهرم داشتم مامانش گفت برو 

گفتم حسرتشو به دلت میذارم 

کلا باهاشون قط ارتباط میکنم چون هر بار برگشتم باز بدتر شدن شوهرمم اخلاقش بدتر شد 

الان که خودمو گرفتم محل خانوادش نمیدم بخدا شوهرم باهام مهربون تر  شده 


من دقیقا همین مشکلات شما رو داشتم هنوزم هستا اما کمتر شده شوهرم بچه ننه بود مامانش پرش میکرد،لوس و ب ...

الان بنظرت من چیکار کنم؟ولی خانواده شوهرم از طلاق خیلی میترسن نمیخوان جدا بشیم

2802
خب لینجوری خودتم اذیت میشی روح و روان بچه ها از بین میره بابای خودمم عین شوهر شما بود فقط دعوا و جنگ ...

من سعی میکنم کم دعوا کنم بخاطر آرامش شون زمانی میزنم در سلیطه گری ک واقعا کم بیارم بیشترم زمانی ک بچهارو می فرستم بیرون دعوا میکنم

فداتبشم من به من میگه تا اخلاقتو درس نکردی سمت من نیا

نگران نباش ، الان شوهرت مسئله تامین مسکن و مراسم رو از دید خودش میبینه که میخواد هیچی کم نزاره برات ، از یه طرف شما هم از دید خودت داری مسئله رو میبینی 


بزار کاری که خودش صلاح میدونه انجام بده ، هر زمان ازت نظر خواست اگه تصمیمش خلاف خواستت بود مستقیم نگو نه ، بهش بگو به نظرم بهتره این کارو کنیم یا بهتره بیشتر راجع بهش فکر کنیم البته که مطمئنم بهترین تصمیم رو میگیری همیشه ، مردها جز دادن حس اقتدار و قدرت از طرف زنشون چیز دیگه ای نمیخوان

هوای ِ تو ، اجابت ِ تمام ِ عشق است . . . 
والا خانواده منم ندارن همین بتونن زندگی خودشونو بچرخونن

برای اینجور آدما هر کاری کنی راضی نمیشن دوباره ازت توقعات دیگه دارن 

خودتو کم نبین ،هرچی خریدی مبارکت باشه برای دل خودت خریدی و ازش به خوشی استفاده کنی لذتشو ببر اصلا کاری نداشته باش به حرف اونا 

اگرم میبینی خیلی دارن ناراحتت میکنن خیلی رک بهشون بگو با احترام و آرامش بگو من جهیزیم اینه دست خانوامم میبوسم که زحمت کشیدم برام 

بگو ناراحت میشم بخواین طعنه و کنایه بزنید 

نگران نباش ، الان شوهرت مسئله تامین مسکن و مراسم رو از دید خودش میبینه که میخواد هیچی کم نزاره برات ...

دعا کنین مشکلم حل سه زودتر آشتی کنیم بریم سر خونه زندگیمون دیگه خستم 

سلام گلم اگه کمکی از دستم بیاد خوشحال میشم

قربون شما🥺❤

مامان من خیلی زود عصبی و ناراحت میشه اگه طبق میلش رفتار نشه چیکار کنم که همیشه مهربون باشه؟

اجازه نمیده من تنهایی برم بیرون با اینکه ۱۹ سالمه اینو چیکار کنم؟

مرسی

 سلاممممم خوشگلهههه چه دماغ خوش فرمی عجب لبایی عاشق لبخند نانازت شدم در یک جمله کل  گل های دنیا جلوی زیبایی تو کم میارن اگه کسی امروزت بهت نگفته من میگم: خیلی دوستت دارم و به وجودت افتخار میکنم .زندگی هنوز هم پره از بوی لیمو و سیب و پرتقال فقط باید بوییدش.عاشق کتاب مخصوصا کتاب های قانون جذب و... خوشحال میشم بهم معرفی کنید و اگه نتیجه ای داشتین بهم بگین. دوست دارم صبح تا شب وسایل قدیمی رو جمع کنم و کنار خودم تلنبار کنم. هیچی تو این دنیا منو به اندازه غروب بارونی زمستون خوشحال نمیکنه.بنده از کاه کوه میسازم.اشک من دم مشکمه لطفا با من یکی دعوا نکنید.. اگه حرفی زدم که با علایق شما مغایرت داشت از همین تریبون معذرت میخوام.خوشبختی مثل بوی نارنگی ته کلاسه وقتی که شروع بشه بوش همه زندگی رو میگیره"اگر ما کردها امیدوار نبودیم خیلی زودتر از بین رفته بودیم." خیلی حرف زدم دیگه میرممم .داشتم میگفتم خواهر یک عدد شوهر دارم اسمش چیه؟(ارسطو دیگه مگه اسممونمیبینی.)شوهر من الکی پشتش حرف زیاده وقتی مثل دوتا ملخ عاشق کنار هم نشسته بودیم خودش گفت من اولین دختریم که رفته خواستگاریش دختر محمود نقاش و زن چینی و خواهر زاده اوس موسی همش بهونست اینارو حسودا ساختن رابطه مارو بهم بزن چون تو این دوره زمونه شوهر به این اقایی و صد برابر جذاب تر از  شوشویی من مگه پیدا میشه؟
برای اینجور آدما هر کاری کنی راضی نمیشن دوباره ازت توقعات دیگه دارن خودتو کم نبین ،هرچی خریدی مبارکت ...

از این میترسم وقتی خونه رو چیدیم حرف اینا بشنوم نمی‌دونم چجوری برخورد کنم اونموقع چی بگم من قبل خرید سرویس چوبم با شوهرم حرف زدیم گف مبل یازده نفره بخره گفتم نه نمیتونم گف بگو‌دپتا صندل اضافه بزارن گفتم نه برگشتم گفتم میز غذاخوری شش نفره میخرم به حاش حالا وقتی رفتیم بخریم و پول بدیم مامانم گفت همون چهار نفره کافیه الان نمی‌دونم چجوری قرارع بگم چهار نفرس چون فک می‌کنه شش نفرس

الان بنظرت من چیکار کنم؟ولی خانواده شوهرم از طلاق خیلی میترسن نمیخوان جدا بشیم

اصلا اسم طلاق نیار ،اول زندگیتون 

اول کاری که میکنی اینه که هیچ‌وقت تو دعوا گله نمیکنی بحث نمیکنی عزیزم همیشه حرفات بذار زمانی که میبینی شوهرت حالش خوبه کنارت آرومه اونم خیلی آروم و منطقی بگو فلان جا فلان حرفات منو ناراحت کرده عزیزم همین بحث هم نکن 

اینکه مامانت چی گفت چی شد اینا رو بریز دور 

الانم بهترین روزای زندگیتون هست پاشو به خودت برس به شوهرت زنگ بزن بگو عزیزم میخوام دعوتت کنم بریم کافه یا جایی که دوس داره 

دلشو بدست بیار میدونم ازش ناراحتی و برات سخته مطمئن باش بعد جواب میگیری در طولانی مدت وقتی ک کامل کشیدیش سمت خودت

اصلا هم بروش نیار ک بلاکت کرده 

وقتی دل همسرت بدست بیاری دیگه مامانش هم حرفی بزنه تاییدش نمیکنه و‌کم کم ازشون فاصله میگیره



ببین دوستم سعی کن از کنار بعضی حرف هایی که میشنوی به سادگی بگذری ! اولش شاید سخت باشه ولی کم کم عادت میکنی و میبینی هیچ چیز و هیچ کس ارزش بهم زدن آرامشت رو نداره 


تجربه خودمو بگم بهت ، خانواده همسر منم دم عروسی مدام جهیزیه جهیزیه میکردن ، من هیچ چیزی نمیگفتم فقط یه لبخند ساده و هر چیزی که در توانمون بود خرید کردم ، روزی که جهیزیه چیدیم خدا شاهده هنگ کرده بودن از کیفیت و حجم وسایل 


لطفا به خودت قول بده از این به بعد نزاری کسی با حرفاش و کاراش ، حال خوب خودت و همسرت رو خراب کنه

هوای ِ تو ، اجابت ِ تمام ِ عشق است . . . 
2801
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز