راحتیم باهم اما دیگه اصلا عادی نیس این رفتارها
حتی برای پدرشوهرم اینا مگه مراسمی چیزی باشه بیاره
من خودمم فقط هر از گاهی برای پدرشوهرم اینا غذا میبرم چون تو یه حیاطیم
اما جاریم همش هر چی میپزه به شوهرم میده نه اینکه بهش چشم داشته باشه از شوهرم بزرگتره
کیکی چیزی میده میگه ببر به زنت هم بده شوهرمم نمیاره خونه یا گاهی میده رفقاش میخورن
تو همین هفته دو سه بار تکرار کرده
ندار نیستیم یا اینکه من آشپزی بد باشه خودم بهتر از اون کیک میپزم