من37سالمه خاستگارم میشه گفت زیادداشتم، اکثرا غریبه، توفامیل فقط یکی دومورد بوده، خیلیا هم مستقیما به خودم گفتن، ولی من دلیل اوردمو رد کردم،،کلا روم نمیشه درست حرفمو بزنم بحث ازدواج میشه کم میارم بااینکه علاقه دارم ازدواج کنم،اصلا نمیتونم پسریو راضی به ازدواج کنم اونم بخاد رفتار من باعث میشه بره،
باکسی درارتباط بودم ازم کوچیکتربود ولی نتونستم به ازدواج ترغیبش کنم بااینکه قلبا دوسش دارم، حالا برادرش باخانمی که 7سال ازش بزرگتره ودوست بوده ازدواج کرده،، کم کم باورم شده عرضه ندارم،، بخداپیشنهادزیاده ولی من نمیدونم چطور رفتارکنم؟
میشه کمکم کنید،، اینا که بادوستشون ازدواج کردن بگن چطوری شد