شوهر بی احساس من!

شوهرمن‌از یه طرف خواهان اینه مدام ازش تمجید بشه فقط و فقط بهش احترام گذاشته بشه فکر میکنه کاملتر از همه هست و همه چی را بهتر از بقیه میتونه مدیریت کنه  از اتفاقها و مسایل کاریش برام تعریف میکنه و انتظار داره کامل بهشون گوش بدم یعنی از یه جهت شبیه شوهرثریاهست و اجازه نمیده برنامه ای برای خودم داشته باشم مثلا با خواهر یا خانوادم یا دوستانم زیادنزدیک باشم  و فکر میکنه اون باید همه چیو برای من مشخص کنه مثلا چ نوع فعالیت فوق برنامه ای داشته باشم چون بهتر میفهمه ...

از طرفی شبیه شوهرآیدا بی احساسه درواقع کم حوصله هست حوصله ناز و نوازش کردن نداره و اینکه توی رابطه  هم کاملا تنبله و بدون پیش نوازی فقط به فکر خودشه و گمون میکنه وظیفه منه همیشه پیشقدم باشم وبه محض اینکه پا جلو گذاشت باید تسلیم باشم بدون ذره ای آماده کردنم ....😐😐😐

الان چی شیدا جون شرایط تغییری کرده؟

شوهره من معلوم نیس چه جوریه بعضی وقتا خیلی گرم و مهربون و زبون بازه بعضی وقتا بی تفاوت و یخه

اخ اخ منم مثه شماها همین مشکلاتو دارم. جایه خابون از هم جداستو صبا که میره بدونه خدافظی .سرشم شبا همش تو گوشیه و دخترارو تو اینستا میبینه. کارم که دارم زنگ میزنم میگه زودباش بگو کار دارم تا میگمم بدونه خدافظی قط میکته. خییییلی بی احساس شده جدیدن. 😕😔😔

مقصر خودتونین مرد نباید زیاد دورش بری باید یکم ناز بیاری عشوه بیاری کم محلی کنی تا بیاد دورت جوری باید خودتو مشغول کنی که یعنی اصلا به فکرش نیستی نیستی وقتی اومد دورت باید یکم ناز کنی ولی تحویلش بگیری جوری نباشه که دل سرد بشه 

منم همین مشکلو دارم.....

مردا همه مثل هم هستن

مزخرف

شوهر منم بی احساسه. 6 ساله باهاش ازدواج کردم. اوایل خیلی اذیت میشدم. شبا موقع خواب احتیاج داشتم بغلم کنه ولی هولم میداد عقب و باهام دعوا میکرد. خیلی شبا با گریه میخوابیدم. ولی کم کم به این نتیجه رسیدم که نسبت بهش بی احساس تر باشم. رابطه هم هروقت خودش میخواست بود. با اینکه میدونم برای بیشتر مردای دیگه چقد لذتبخشه که گاهی زنشون شروع کننده باشه ولی برای شوهر من اینطور نیس. خلاصه به این روال عادت کردم شایدم دارم خواسته هامو سرکوب میکنم نمیدونم. خدانکنه روزی این عقده ها از جایی سرباز کنه. همیشه بهم میگه تو زن خوبی هستی ولی نمیدونه تو دلم چه خبره..

سلام خانوما منم ديگه خسته شدمممم يه ساله نامزدم ازدواجمون سنتي بود شوهرم ٣١و من ٢٣سالمه اونم از قرار معلوم دوس نداشته ازدواجو،خسته شدم هرررر راهي كه بگين امتحان كردم ٦ماه اول خيلي خوب بودم محبت كردم جواب نداد ٦ماهه بي محلي ميكنم باز جواب نميده اصلا منو نميبينه!!از لحاظ ظاهري و خونوادگي خيييلي ازش سرترم ولي اون خيلي مغروره الانم ١٠روزه قهريم يه زنگ نزده!چن بارم دست روم بلند كرده😔ديگه الان به خونوادم گفتم قراره حرف بزنن

مردای این مدلی درست نمیشن فقط پیر میشن و حال به هم زن. کاش میتونستم جدا بشم!

نه اینکه خوشحال بشم وضعیتت اینجوریه ولی وقتی یکی مثل شما رو میبینم که طرفش تقریبا یک هزارم بی احساسی شوهرمو داره به زندگی امیدوار میشم که یاسی تنها نیستی

حتی یکبار تا 6 ماه کامل بهم دست نزد اصلا یادم نمیاد تابه حال دستمو گرفته باشه از کنارم رد میشه  جوری که بهم نخوره ..چندبار بهش گفتم وقتی از من خوشت نمیاد مگه مجبوری تحملم کنی میگه تو روانی هستی والا موندم چ کنم

منم نیاز به آرامش دارم خیلی دلم گرفته هر چقدرم زن بد باشه مرد نیازای جنسیشو کجا میبره اگه نمیخواست چرا ازدواج کرد چرا تا زن میگیرن رهاشون میکنن

سلام من 18 ساله ازدواج کردم شوهرم اولش خیلی منو دوست داشت الان حدود دوساله کاملا منو گذاشته کنار نه یه جمله محبت آمیزی نه توجهی از لحاظ جنسیم حدود یکساله کاملا ناتوان شده اصلا نمیزاره من حرف بزنم تا میخوام حرف بزنم حمله میکنه منو بزنه نمیدونم چی کار کنم