حقیقتش من پسرم تروخدا رحم کنید
عاشق یه دختری شدم ۳سال پیش و با دردوسر شمارشو پیدا کردم امروز زنگش زدم مامانشم کنارش بود اون موقع و من بهش گفتم حقیقتش ماجرا برمیگرده به حدود ۳سال پیش و من دیدمت و عاشقت شدم و کل شهرو منطقه رو دنبالت گشتم .دختره گوشیو گذاشته بود رو بلنگو و مادرشم داش میشنید و اینا رو ک میگفتم دختره از خنده داش پاره میشد😂و صدا مامانش اومد ک گف بگو شوهر دارمو قط کن دختره هم همیکارو کرد ولی میدونم ک شوهر نداشته و چون کنار مادرش بوده گفته حالا میخام پیامش بدم بگم یه وقت مناسب بگو تا باهم حرف بزنیم .همین جمله رو چجوری بگم ک راضی شه؟؟