گفتم گفت با این حرفها ناراحتم کردی و ....بعد گفت صبر کن تا برج ۶ اوکی میشم پریشب حرف زدیم گفت هنوز دودلم واس ازدواج ولی دیگ تا شهریور اماده میشم
دیشب ی جمله ای گفت سرهمون بحثمون شد
گفت درباره ازدواج دودلم اخه نجاست دیدم گفتم چ نجاستی؟گفتم نمیشه بگم حالا هی من میگفتم خب ینی چی منظورت چیه اخر ک دعوامون بالا گرفت گفت منظورم قبلا بود ک خونه محردی داشتم دوستاش با دوست دختراشون میومدن اونجا گاهی دختره جا مکان نداشت چندروز میموند این دوسه بار خیانت و پیامک و زنگ ب پسرای دیگ زدن ازشون دیده
دیشب میتونست ازاول بگه منظورم خونه مجردی سابقمه
چرا هی منو حرص داد بپرسم نمیگفت
بعدم اگ شک داره چرا عمر منو حروم میکنه سوما خودش میدونه من اولین بارم بود با کسی دوست شدم ینی با خودش کوچکترین خیانتی حتی درحد فکر کردن ب خوستگارامم نکردم