تاپیک جاری و شوهر رو دیدم یاد فیلم ملی و راه های نرفته افتادم

دوس پسرت زن داشته

با خواهر زنشم دوس بوده؟ با شمام دوس بوده

منم جلو پدر شوهر مادر شوهرم تاپ شورتکم.  ولی جلو برادر شوهر کاملا پوشیده

همه چیز بستگی به ذات ادم داره همه چیز من هیچ توجیهی واسه اینجور مسائل نمیبینم من شوهرم ماه از چشامم بیشتربهش اعتماددارم چون توخانواده بااصالتی بزرگ شد ذاتش پاک ودرسته یه روز از روی احترام به مدیر ساختمون چندبار گفت خب بااجازتون باخانمم بریم کارداریم در پارکینگو پستیم دم در دیدمون باز گفت خب خانم فلانی بااجازه منم درکمال عصبانبت وریلکسی گفتم اگرخیلیاجازه ایشون مهم میخوای بمون پیشش خب دیدم هنگ کرد گفت فقط باب احترام گفتم، گفتم یکبار باب احترام نه صدبار خلاصه گفت ببخشید عزیزم الان فقط در حد سلام 

من هم باور نکردم 

دوست پسرت متاهل بود؟

اونم وسط مهمونی یهو بگه گرممه بره لباس عوض کنه بیاد بقیه هم براشون عادیه سریع هم قفل میکنن سوتیاشون لو نره🤣🤣🤣

این مرحله تو فیلمای ترکی هم قفله. من که نتونستم باور کنم. شوهر اون خانم هم که همیشه غایه اما زنش همه جا حاضره. اگه راس میگفت یه عکس از همون وضعیت اونا به شوهر جاریش میفرستاد.

افرین دقیقا همه اینا میگه ک تاپیک کلا ساخت یه ذهن بچه هس

ببین یه کاربر بود اسمش یادم نیس همینجور تاپیکای چرت میزد پربازدید میشد من چقد حرص میخوردم با خوندنش

یه بار خودش اومد اعتراف کرد ک همشون سرکاری بودن

.بعد اون من بیشترشونو باور نمیکنم.

میان فقط مردمو حرص بدن مریضن اینا

ن عزیز دلم حرومزادگی میخاد با ادم متاهل تو رابطه رفتن من وقتی با دوس پسرم اشنا شدم دو سال از طلاقش گذشته بود دقیقا عین فیلم ترکیا بود قصه زندگیش با خاهر زنش رابطه داشته از اون رابطه هم ی بچه داشت ولی شوهر بدبخت اون زن هرزه نمیدونست این بچه ای ک بغلشه از ی مرد دیگس بماند ک چقد اذیت شدم تو این رابطه

دوست پسر  ،خواهر زن🤔

ن فداتشم حدا شده بود قبلا زن داشت فقط عقد کرده بودن

قفلشم کرده نمیشه نظر داد...

اوایل ازدواجم خونه همسرم که میرفتیم خواهرش همیشه تاپ وشلوارک داشت وخیلی هم توپر بود بعد اصلامثه آدمیزاد نمیچرخید مثلا شوهرم که رو مبل نشسته بود این خانم روبروش خودش پخش زمین میکرد وخیلی ریلکس بود...درحالی که توخونواده ما جز طرز لباس پوشیدن و...دراز کشیدن اونم به اون شکل حتی جلویه بابام قفل بود ...

بعد چند بار که تکرار کرد من جلویه مادرشوهرم وشوهرم برگشتم بهاش گفتم بلند شو درست بشین قفل کرد مادرش گفت چکارش داری گفتم ما پامونو جلویه بزرگتر دراز نمیکنیم چه وضع نشستن ودراز کشیدنه بلند شه خودشو جمع کنه...خلاصه هرچی گفتن جوابشونو دادم...تازه اون خواهرشوهر بود مریم امیرجلالی جاریش!کلی هم راه حل دادن باز حرف خودشو میزنه اعصابمو خورد کرد سرصبحی والا...

همون

همین الانشم خانواده های ایرانی چشم دیدن عروس رو ندارن عین کارد و پنیر هستن وای به اینکه با تاپ و شورتک هم بگردن

همه چیزشونو بندازن بیرون مادرشوهره هم هیچی نگه بگه آفرین عروس قشنگم

دلم میخواست جای اون استاتر بودم تا جاری رو به شونصد قسمت مساوی تقسیم میکردم 

آخ که چقدر حرص خوردم تو اون تاپیک