مدام دخالت نظر می‌داده
که پوشک نکن کهنه ببند،چراخودت شیرنمیدی ،من تا ده سالگی به بچم شیر میدادم اون میخورد منم شیرم همینجوری می‌رفت دوبنده به پوشک .....
جوابشو بدی لال میشه
خداروشکر دوریم از هم
تو همه چی دخالت میکرد هرکاری میکردم میگف این درست نیس روانی کرد منو خداروشکر دیگه نمیبینمش چندسال
علاوه بر اینا میگف کاش دخترمیاوردی ،دختر ب درد مادر میخوره😐حالا خدا ب ما پسر داده بجای اینک بگه صحیح و سلامت باشه هرچی بود فرق نداره
من بحرف مادرشوهرم ن پستونک دادم دخترم ن شیرخشک اینا
درحالیک عاشق این بودم بچم پستونکی باشه
نمیدونم چرا قبول میکردم حرفاشو فازم چی بود
چرا اینجوری میکنن
بگو چشم و کارخودتو بکن بعضی بزرگترا ذاتشونو نمیشه عوض کرد همشم از سر بدجنسیشون نبین عزیزم هر چند رو مخ میرن گاهی،من مادر همسرم همش میگفت به بچه اب بده،بهش اب نمیذی؟ اب دادی؟منم میگفتم باشه دادم اونروز اره میدم ولی خب تا پنج شش ماهش نشد بهش ندادم ،یا دیشب میگفت بهش کته گوجه بده من گفتم گوجه برای بچه کوچیک خوب نیست گفت پس تو اب خورش قیمه برنج بریز بپزه بهش بده گفتم باشه حتما پیشنهادشم به نظرم بد نیومد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
