سه هفته ای هست اشنا شدیم خیلی خوب بود حیف شد همه چی
بهم گفت مشکل باروری داره ینی از راه طبیعی نمیشع باردار شد در اینده
منم ترسیدم با نظرایی ک از نی نی سایتا گرفتم
حالا امشب ذهنشو اماده کردم
گفتم ی چیزی هست راجب خودم باید مطمئن شم بعد بهت میگن هی میپرسید چی
منم گفتم چند روز دیگه میگم
حالا میخام بهش بگم دوس پسرم ک ۴ سال باهاش بودم برگشته گفته مادرم میخاد با مادرت صحبت کنه
(اخه ازش دل کندم وو خودم رفتم تحمل نداشتم شرایط ازدواج نداشت و دست دست میکرد )
حداقل ی بهونه س برای دل نشکستنش
خوبه بنظرتون ؟؟ شک نمیکنه؟