2737
2739

بعد که فهمیده بود پسرهکیه گوشیو فرداش اورد بهم داد تف کرد روم ورفت ومن این بین بهش التماس میکردم باورکن اونجوری تو فکرمیکنی نیست من این خاستگارو رد کرده بودم حالا این بین خاستگاره ول کن نبود چون فکرکرده بود من بودم دیگه 

منم که دیگه حالم ازنامزدم بهم میخورد میخواستم دیگه روخواستگارم فکرکنم و وانمود کردم ک اره خودم بودم ووارد رابطه باهاش شدم یجورایی انگار خداباعث شد نامزدم دست منو اون بزاره تودست هم ونزدیک محرم همین پارسال بود ک این اتفاق افتاد بعد یشب منو این خوساتگارم توی مرحم تودسته قرارگذاشتیم


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ومنو دوستم باهم بودیم واین پسرم داشت یکم پشت سرپون اونورتر باهامون راه میومد ونامزدم که عکسشو دیده بود شناخته بودش هرجقدراز اقایی این پسر بگم کم گفتم 

2731

ومن تازه فهمیدم چقدرخربودم 

بعد این قضیه هزاربارجلوم گریه کرد که برگرد امامهرش واسه همیشه ازدلم رفت 

پستایی میزاره همش که باید تاوان بدیو فلان بعضی وقتا که چک میکنم پیترسم که نکنه واقعا تاوان بدم

2740
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687