2777
2789
عنوان

تبادل نظر فرهنگی هنری

| مشاهده متن کامل بحث + 173603 بازدید | 2695 پست
در خصوص این اپیزود من یکی دو نکته ناگفته دیگه دارم

یکی اشاره به مقایسه اییه که امین می کنه بین خونه مانیا و مرتضی و خونه پدرش و همسر آینده احتمالی ایشون. امین که مرتضی رو غریبه می خونه ابدا همچین احساسی رو نسبت به همسر پدرش نداره , مشتاقانه منتظر اینه که این ازدواج صورت بگیره و بره با اونا زندگی راحتی داشته باشه!... این موضوع دو چیز رو در ذهن من تداعی می کنه یکی اینکه بار دیگه مهر تاییدی می شه بر اینکه امین تحت تاثیر اذهان و تفکرات پدرشه و دیگری اینکه در جامعه ما متاسفانه باور عام همواره بر این هست که خانه متعلق به مرد خانه است و در واقع مادر رو به عنوان زیر مجموعه و در راستا و گاهی حتی پایین تر از سطح فرزندان جزو تعلقات اون مرد قرار می دهند . این همون انصافی است که من میگم وجود نداره! چرا که در یک زندگی مشترک که عموما زن و مرد هر دو و پا به پا مسوول تامین نیازمندی های مادی و معنوی اون هستند به خاطر تقسم بندی بر اساس باورهای غلط سهم زن از اون زندگی کمتر دیده می شه ..

اما نکته بعدی و در واقع آخرین حرفی که در حال حاضر به ذهنم میرسه درمورد این اپیزود بگم این هست که
آقای کیارستمی به نظر من در طول فیلم و در اپیزودهای مختلف به عمد لحظه هایی رو نشون می دن که مانیا به نوعی با راننده های دیگه دچار درگیری و شاید بهتر باشه بگم تعامل می شه . تو این اپیزود این تعامل در لحظات آخر اتفاق می افته همونجا که مانیا می خواد ماشینش رو جای ماشینی که داره از پارک در میاد پارک کنه و
در تمام این صحنه ها کیارستمی به شکلی نشون میده که اشخاصی که در مقابل مانیا هستند مردند! یا تصویرشون رو نشون می ده یا با عباراتی مثل این راننده کامیونا... و یا مثل همین اپیزود که مانیا به وضوح می گه : آقا شما دارید از پارک می ایید بیرون؟؟( یا چیزی شبیه به این ) با آقا خطاب کردن راننده به وضوح به ببینده می رسونه که طرف مقابل یک مرد هست.
در تمام این موارد این مانیا هست که به عنوان یک زن! به نوعی مجبور به عقب نشینی میشه و بااصطلاح کوتاه می اد حتی درجاهایی که به وضوح حق با اوست مثل اون صحنه خیابان یک طرفه و ... که درجای خودش بهش اشاره می کنم اما در این اپیزود مانیا می گه: جا داری آقا رد می شی .. بیا عقب ... کلی جا داری!!
اما اون آقا باز منتظر می مونه تا مانیا عقب تر بره ... و مانیا با اینکه می دونه این جا برای او کافیه عقب تر می ره نه یکبار بلکه دو بار!
حتما شما هم شنیدید که میگن رانندگی یک ملت نشون دهنده فرهنگیه که بر خلوت اون ملت حاکمه!
چرا کارگردان در تمام این صحنه ها انقدر واضح نشون می ده که این مانیاست که برای ختم به خیر شدن تمام این درگیریها بایستی کوتاه بیاد و از حق طبیعی بگذره و حتی پیگیر حقوق قانونی خوش هم نشه و بگذره؟!
در حالی که در یک جامعه منصف که هر کس به حقوق خودش قانع باشه و سعی نکنه حق دیگری رو نادیده بگیره فرقی نداره که اون جامعه چه قدر بزرگ باشه یک خانواده باشه یا یک ملت تک تک افراد از لذت زندگی بهره خواهند برد و حق حیات پیدا خواهند کرداما اگر نگاه و تمایل عام همیشه به سمت زیر پا گذاشتن حق قشری خاص برای راحتی قشری دیگر باشه اون جامعه روی خوشی رو نمی بینه و همیشه دچار یک فضای خفقان و مسموم خواهد بود

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



ترنم جان چند روز پیش یکی از دوستان لینک تاپیکی رو برای من گذاشت و از من در خصوص اطلاعات موجود در اون توضیح خواست. فکر کنم شما اون اطلاعات رو در خصوص استرالیا گذشته بودید . چون من هم ساکن استرالیا هستم ! واسه همین گفتم هم ولایتی هستیم! :)
مامان آریا مطلبی که راجع به رانندگی مانیا نوشتی رو میخواستم در اپیزود های بعدی بهش اشاره کنم تقریبا چیزی شبیه به اینی که شما گفتی.
بله دقیقا به نظر من هم کیارستمی قصد داره نشون بده مانیا یکه و تنها در مقابل جامعه ی مردانه !!! باید وارد عمل بشه و باید کوتاه بیاد تا بتونه عبور کنه حتی اگر حق باهاش باشه
حق !!!! واژه ی غریبیه در همچین جامعه ای...

بریم اپیزود دوم؟
اگه آدم گذاشت اهلیش کنند , بفهمی نفهمی خودش رو به این دردسر انداخته که کارش به گریه کردن بکشه.
درود به هم ولایتی، مامان آریا! پس شما هم اینجایین. ما سیدنی هستیم. شما کدوم شهرین؟

و اما درباره فیلم، نقدهای زیباتون و خوندم. نمی خوام وارد این بحث بشم که آیا حق با مانیا بوده یا نه، چون به اندازه کافی در موردش بحث شده و ازش دفاع شده. ولی فکر می کنم بعضی جاها در نقدهاتون یه طرفه به قاضی رفتین، چرا که ما شناخت درستی از همسر سابق مانیا نداریم و فقط طبق حرفهای سربسته مادر و پسر یه حدسیاتی درباره پدر امین می زنیم. بنابراین نمی تونیم به طور قطع و با اطمینان پدر امین رو محکوم بدونیم و برای مانیا که با متوسل شدن به دروغ و تهمت از همسرش جدا شده کف و هورا بکشیم.

خیلی دوست دارم بیشتر تو بحثها شرکت کنم ولی این روزا اونقدر ذهنم پریشان و درگیره که هیچ جوری نمی تونم رو موضوع تمرکز کنم.
مامان آریا جون ، به نکته ی خوبی اشاره کردی.دقیقا تو رانندگی های مانیا چند جا کاملا این موضوع مشهوده.
از نگاه موشکافانه ات لذت بردم.

ترنم جون نوع این فیلم اینطوره که ما در ده اپیزود مختلف فقط مانیا رو میبینیم با کسانی که باهاشون صحبت می کنه.قبول دارم که در مورد افراد غایب که در موردشون حرف زده میشه نمیشه قضاوت کرد.و ما هم سعی میکنیم قضاوت نکنیم و فقط حدسیاتمون رو از رفتارهای همین آدمهای موجود در فیلم بگیم.حالا ممکنه این حدسیات به واقعیت نزدیک یا ازش دور باشه.
به نظر من کیارستمی در انتهای اپیزود ده دقیقا منتظر همین واکنشی بود که ترنم جان نشون داد

اساسا هدف از ساخت اپیزود بعدی پاسخ به سوالاتی از این دست بود که احتمالا تا به حال در ذهن تماشاچی ایجاد شده .

اینکه آیا پدر امین شخصیتا یک ادم منفی است ؟ اینکه در اپیزود قبل مانیا و پدر امین در نقش یک قهرمان و یک ضد قهرمان در مقابل هم قرار گرفته اند ؟ آیا پدر امین رو فردی بالفطره بد و شیاد باید قلمداد کرد؟ آیا مانیا در حق همسر و فرزندش کوتاهی کرده؟ آیا مانیا یک انسان خود خواه و خوداندیش است که هیچ نوع وابستگی فکری و روحی و قلبی به پسرش امین احساس نمی کنه آیا نسبت به زندگی مشترکش کوتاهی می کرد یا بر عکس ؟ مانیا شخصیت سفیدی دارد؟؟ فرشته ای قربانی شده به دست دیوی سیاه به نام پدر امین؟؟!

من فکر می کنم کیارستمی هوشمندانه به همه این سوالات در ایپزود شماره 9 پاسخ می دهد .
هیچ شخصیت سیاه و سفیدی در این فیلم وجود ندارد همان طور که قبلا گفتم همه خاکستریند پدر امین شاید آدم بسیار مثبت و خوبی در بسیاری از جنبه های شخصیتی فردی اجتماعی و خانوادگی اش باشد و عکسش می تواند در مورد مانیا صدق پیدا کند در اینجا صرفا به یک وجه کوچکی از زندگی آنها پرداخته می شود وجهی که در بردارنده اختلاف نظری است که هیچ کدام از این دو نفر ( مانیا و همسرش ) تاب تحملش رو نیاوردند و زندگی مشترکشان از هم پاشید..
طبیعتا این پرسش در ذهن مخاطب ایجاد خواهد شد که آیا این مساله در ذات خود آنقدر خانمان برانداز است که هر خانواده ای را از هم خواهد پاشید؟
خواهر مانیا همون پاسخ این سوال است !
او که به گفته خودش تمام روزهای هفته رو با وجود داشتنه فرزندی خردسال که به مراتب بیشتر از امین به مادرش نیاز مند است به سر کار می رود همچنان با اعتماد به نفس و توانمند بدون هیچ گونه احساس گناه و تقصیر از مهد گذاشتن فرزندش حرف می زنه و همچنان زندگی مشترکی رو با همسرش ادامه میده دال بر این حقیقت است که استقلال شغلی و هویتی یک زن هیچ گونه منافاتی با زندگی خانوادگی اش ندارد !
و این فقط درک متقابل همسر رو از این حق می طلبه / همکاری / هفکری و اینکه هر کس سهم خودش رو و حق دیگری بدونه و به اونها احترام بگذاره !
همان طور که در طول تاریخ میلیون ها زن موفق همواره این رو ثابت کرده اند و با وجود تمام خستگی های بیرون از منزل هرگز از اونچه وظایف! انان در خانه نام برده می شد نیز کم نگذاشته اند و سهم مادری و همسری را نیز به بهترین وجه ادا کرده اند. هیچ آماری در اینکه زنان خانه دار مادران بهتری اند یا بر عکسش وجود نداره ! بلکه هر جا انسانی از خودش راضی باشه زنی از خودش احساس رضایت بکنه می تونه شادی و شادابی رو به محیط خونه و زندگی منتقل کنه ...

برمی گردم!
راستی هم ولایتی! من ملبورنم . حیف کمی از هم دوریم
بحث دروغ مانیا رو هم اصلا باز نکنیم بهتره حرف زدن راجع بهش به نظرم مثل فریاد بی صداست! در این مورد انگشت اتهام اگه به سمت مانیا ببریم تیشه زدیم بر همه انسانیت !!! واااااااای به روز گار ما!! بگذار بگذریم !
جالبه تو این اپیزود با اینکه خواهر مانیا مشخصه که زن مستقل و با اعتماد به نفسیه اما یه جورایی گاهی رو اعصاب من راه میرفت.
فوق العاده رهبر بود: مانیا از اینور برو.اینجا یه توقف کن بعد بپیچ تو خیابون .همیجا پارک کن .جلوتر نرو سنگ دارن میریزن و .......... .
مرتب داشت همه چیز رو رهبری می کرد.
جالبه که دوربین کیارستمی تو افراد مقابل مانیا از همه بیشتر رو قیافه ی ماندانا ( خواهر مانیا) وقتی که تنهاست زوم میکنه.و حرکتای صورتش هم تو تنهایی خیلی عادی نیست.

اما مشخصه که کلا شخصیت رهبری داره. حدس میزنم تو مدرسه هم مدیره.چون ایلیا گاهی باهاش میره مدرسه.معمولا معلمها کمتر میتونن این کار رو بکنن و کسی که بچه شو میبره مدرسه احتمالا تو دفتره.

من با ماندانا خیلی راحت نبودم.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز