من داییم قبل فوتش میگفت میخام اربعین برم کربلا ولی اربعین فوت شده بود من تو خواب یبار دیدمش که بعد از اربعین اومده بود پیشم گفتم چیشد چه خبرا گف اربعین رفته بودم کربلا با اینکه موقع مریضیش خیلی لاغر شده بودو زخم بستر داشت ولی تو خواب چون ایام صفرم بود مشکی خیلی تمیز پوشیده بودو تپل و نورانی شده بود
تازه مثلا هر وقت تو خوابام میاد ازش میپرسم حالت خوبه الان چیکار میکنی میگه اینجا بهم یه باغی دادن که من صاحبشم ولی خیلی دلم برا شماها تنگه گریم میکنه