خواب دیدم عمه ام به دختر عمه ام که کنارم وایستاده بود گفت گریه نکن از دوریم دنیا همینه ، فقط اون مرغی که دستتونه درست خرد کنین (یعنی درست زندگی کنین با حق زندگی کنین) ... همین عمه ام رو عمه کوچیکم بعد فوت خواب دیده بود بهش گفته بود فلانی اینجا خیلی قانونش با دنیا فرق داره
یه دوست خیلی خوب و مهربون هم تو دانشگاه داشتم تصادف کرد فوت کرد اونم تو خواب گفت همه چی خوبه فقط یه کم به حجابم گیر دادن ازم پرسیدن ، تازه حجاب خوبی داشت اونم سال ۸۶ که لباسا عادی بود مثل الان نبود
یکی از بچه های دانشگاه هم یادمه تعریف می کرد یکی از دوستاش فوت شده بود به خوابش اومده بود و گفته بود دنیا عین حبابه نگاه کن حبابه خودتو مسخره اش نکن دستت رو پر کن
برای پسرخاله ام که با کرونا فوت کرد زیاد صلوات میفرستادم یه شب خواب دیدم پشت یه میز نشسته تو خونه ی قدیمی مون که پر از مهمونم بود بهم گفت تو خیلی شرمنده ام میکنی ممنونم فهمیدم صلوات ها رو میگه
مامانم مادربزرگم رو بعد از فوت خواب دیده بود که با یه دختر کوچولو تو یه باغ قدم میزنه پرسیده بود مامان این کیه گفته بود خواهرته که خیلی کوچیک بود فوت کرد وقتی اومدم اینجا منتظرم بود
یه معامله ای هم پدرم میخواست انجام بده خواب پدربزرگم رو دیده بود بهش گفته بود من با پدر فلانی (طرف معامله ) اینجا کار رو تموم کردم قیمت رو هم تموم کردیم .. همونم شد