سلام به همه دوستان
نمی دونم چجوری شروع کنم چند وقت پیشها یه مشکل برام پیش اومد که تو سایت هم مطرح کردم , خیانت همسرم , خلاصه بگم فهمیدم که همسرم با کسی ارتباط داره بماند که خودش خیلی اظهار پشیمونی کرد و میگفت که یه ارتباط خیلی جزئی بوده و... که البته من باور نکردم وحتی تا مرز جدایی هم رفتیم و نزدیک 7 تا 8 ماه زندگیم از حالت عادی خارج شده بود همیشه ذهنم درگیر این مسئله بوده و مدام دنبال اینکه ببینم این مسئله هنوز هست یا نه و... الان تازه یکی دو ماهه یه جورایی مطمئن شدم به شوهرم که دیگه خبری نیست این فقط یه حسه همونطور که من با حس زنانه خودم متوجه موضوع شدم.این اینجا بماند... زمانیکه به این مسئله پی بردم خیلی سعی کردم هویت دختره رو بدونم بکمک یکی از بچه های نی نی سایت از طرق شماره طرف یه اسم و یه آدرس ازش پیدا کردم که آدرس یه دفتر خدماتی بود اونموقع هرچقدر دنبال این مکان گشتم پیدا نکردم... امروزصبح که همسرم می خواست منو برسونه دیدم سرشو از شیشه ماشین به حالت غیر عادی کشید پایین و بیرون رو نگاه می کرد چون این حرکت رو چندین بار دیگه هم قبلا همین مکان انجام داده بود کنجکاو شدم و یه دفعه دیدم که اسم همون دفتر خدماتیه ... توی محلمونه من احمق دقت نکرده بودم به این .. قبلا هم قبل از اینکه دستش رو بشه دو سه بار میگفت میرم دفتر فلان جا (منطقشو )کارمو خیلی زود انجام میدن حالا مطمئنم که طرف اونجا داره کار میکنه..
دو تا نکته که اساسی درگیرم کرده 1- آیا پیگیری کنم و رد طرفو بگیرم یا اصلا بیخیال شم حالا که فکر می کنم قضیه تموم شده.
2- چرا همسرم باید هنوز به اونجا توجه ویژه و تابلو نشون بده یعنی ممکنه هنوز ارتباطی باتشه یا دلش پیش اونه یا..؟
میدونم خیلی طولانی و خاله زنکی شد بخدا مشکلات و غم وغصه آدمو اینجوری میکنه.
در هر حال ممنون که وقت میزارید ومیخونید.