2777
2789
منم وقتی دورو بر خودم بچه هایی رو که مامان شاغل دارشتن با بچه های دیگه مقایسه میکنم
قویترن و زودتر مستقل شدن
حتی تو هم سن و سالهای خودم
البته این به منظور رد کردن مادرای خونه دار نیست
ولی مادرای شاغل معمولا مجبورن برنامه ریزی دقیق تر و بهتری واسه زندگیشون داشته باشن
و بچه همینطوری رشد میکنه
البته این واسه مادرانیه که انرژی کافی داشته باشن
و کارشون خیلی خسته شون نکنه تا خونه که میرسن بتونن به بچه هم برسن

البته اوضاع برای بچه هایی که این امکان رو دارن که با وجود مادر شاغل
تا 2.5 سالگی مهد نرن
خیلی بهتره
مثلا در مورد رادین مشاورش گفت واقعا بچه خوشبختیه که دو تا مامان بزرگ داره که هردو سر حالن
و میتونن نگهش دارن
من چون همچین شرایطی دارم نمیتونم حال مادرهایی رو که بچشون رو مهد میذارن درک کنم
ولی مشاور رادین میگفت ما حتی مامانهای خانه دار هم تشویق میکنیم از 2.5 سالگی بچه هاشونو مهد بذارن
تا 3 سالگی به محیط مهد خو میگیرن
از اون به بعد هم آموزشهای لازم رو میبینن

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



مریناز ؛

من با این حرفت موافق نیستم :

" در چنک با بچه ها همیشه و همیشه و همیشه اونها پیروز میشن پس سعی کنیم اصلا بهاشون درگیر نشیم تا اینچوری لچبازی رو یاد نگیرند " .
ماییم و رُخ یار، دل آرام... و دگر هیــــــچ!
به هر حال من این حرف ها رو بنا به نطر خودم نزدم و در این مودر با روانشناس مستقیم حرف زدم ولی نطر هر کسی محترمه و هر کسی بنا به عقیده اش با بچه اش برخورد میکنه

مونا اگه تصمیم گرفتی در نبرد علیه بجه ات تو پیروز باشی نتیجه کار چیزی نیست جز اینکه بجه به این نتیجه میرسه که : هر کس قدرت داشته باشه میتونه هر کاری بکنه پس من ضعیفم و من ناتوانم و نمیتونم به خواسته ام برسم.

و مهمتر از همه حس لجبازی کودک هم تقویت میشه ...یادت باشه من گفتم در جنگ با بچه نگفتم در صلح و تبادل پایاپای !

هاله دقیقا همینطوره که گفتم و هر چه بیشتر مهربونی رو میبینه بیشتر در خودش احساس ضعف میکنه ولی از دست ما کاری برنمیاد و این اجساس گریز ناپذیره و ما کاری جز مهربونی و عشق نباید بکنیم!
برای روشن شدن مطلب مثالی میزنم مونا :

مثلا بچه نمی خواد غذا بخوره و تو جنگ و لجبازی رو شروع می کنی...فکر میکنی نتیچه اش چی میشه؟

یا اینکه بچه یه چیزی توی دستش باشه و ما به زور از دستش بگبربم.

یا اینکه در آینده یه لباسی رو نخواد بپوشه و ما به زور تنش کنیم و از این قبیل جدال های بیهوده
چنگ منظورم بزن و بکش نیست که :

همین اجبار ها و لجبازی ها میشه جنگ

روانشناس میگفا والدینی هستند که به خاطر کانال تلویزیون هم با بچشون چنگ کیگنن و بگو مگو دارند...بچه میخواد یه کانال ببینه و پدر یکی دیگه...

که معمولا هم پدر پیروزه که صد افسوس
خب می دونی رویه ی من چیه ؟

مثلا در مورد مثال اولت ؛
من هیچ وقت به زور غذا ندادم و نمی دم ، پس طبیعتا" لج و لجبازی ای هم پیش نمیاد .

یا مورد دوم ؛
همیشه با دادن یه وسیله جایگزینِ جذاب ، سعی می کنم اون قبلی و فراموش کنه ...

بی هیچ دردسری .

نظرت چیه :) ؟

ماییم و رُخ یار، دل آرام... و دگر هیــــــچ!
اگه جلوگیری بشه که صد در صد عالیه...ولی مطمئن باش که مواردی پیش میاد که بچه برای اثبات استقلالش دلش میخواد که جلوی ما وایسته

که ما باید اون روز رو جشن بگیریم و از این قد علم کردن خوشحال بشیم نه اینکه پر و بالش رو قیچی کنیم.

کبوتر بی بال و پر زیبا نیست...باید پرواز کنه...بجنگه...مستقل بشه...برای خوردن غذاش خودش محلشو انتحاب کنه...واسه لباس پوشیدن آره و نه بگه ، و خیلی چیزهای دیگه
خب فکر می کنم من و تو یکم باهم تو این زمینه اختلاف عقیده داریم .

چون به نظر من بچه باید سر یه جای خاص ( صندلی غذا ) غذا بخوره .
یعنی بدونه که این جز اداب غذا خوردن هست .

و ...

البته منظور من دیکتاتور بودن نیست .

کاملا" واضح هست که تو بعضی موارد حق انتخاب و ابراز عقیده داره .
منکر این نمیشم اصلا" :) .
ماییم و رُخ یار، دل آرام... و دگر هیــــــچ!
منم در حال حاضر این مسایل رو واسش نهادینه کردم که به عنوان مثال روی صندلی غداش باید بشینه ولی بعد از مشورت با روانشناس به این نتیجه رسیدم که انعطاف داشته باشم.

غداشون رو ما انتخاب میکنیم...مقدارش رو ما انتخاب میکنیم...تعداد وعده ها رو ما انتخاب میکنیم...ساعتش رو ما تشخیس میدیم...منثبانه نیست که در این یه مورد حق انتخاب نداشته باشند..حالا وقتی یکم بزرگ تر بشند بهتر متوجه میشیم که اینجوری ها هم که ما میخوایم نیست که همیشه و حتما بشینند و یه جای خاص کار خاصی روانجام بدند.

اتفاقا از همین جا ها معمولا شروع میکنند و ساز مخالف میزنند که نشون بدند رای مستقل واسه خودشون دارند :)
من با هر دوتا(مونا و مریناز)موافقم

بعضی شرایط هست که بچه نمیتونه تشخیص بده چی به چیه و ما باید با اصرار همون کاری رو که میدونیم صحیحه انجام بدیم

و بعضی وقت ها هست که با عقیده کودک باید کاری رو انجام بدیم

و این تفاوت رو ما باید تشخیص بدیم نه بچه-
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز