2777
2789
عنوان

رمان خونا یه رمانی بود....

531 بازدید | 10 پست

که دو تا خواهر دوقلو بودن یکیشون خارج ازدواج کرده بود بعد نمی دونم چیشد خواهر مرد یه دختر نوزاد داشت بعد این خوار اومد جاش رفتن پیش خانواده ی پسره اخرش پسره مرد برادر پسره عاشقش شد با هم ازدواج کردن

کسی اسم این رمان می دونه بهم بگه مرسی

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



. وای تا 6 ماه پیش هفته ای یهرمان میخوندم الان یک صفحه هم نمیتونن بخونم حوصلشو ندارم. من چمه؟ ☹️☹️☹️☹️

بزرگسالی مثل این می‌ماند که موقع عبور از خیابان هر دوطرف را نگاه کنی و بعد توسط هواپیما زیر گرفته شوی🤕🤕🤕

یه همچین رمانی خوندم ولی فقط خواهر دوقلویش تو ایران مرد بچه هم نداشت شوهر همون مرده عاشق خارجیه شد اسمش فکر کنم ستاره‌ای چیزی بود اسم دختره ستاره بود😐😂

لطفاً امضای من رو نخون.................................. مگه با تو نیستم عزیزم؟؟؟...................................... کجا میری داداچ؟😒............................................. تو که تا اینجا مصرانه اومدی یه صلوات واسه پولدار شدن همه بفرست مرسی🥺😂❤️ وسط چت میگی بیا بغلم اونم میگه اومدمممممم. ساقیتون حلال خوره😐😂 میگه شخصیت منو از حرف زدم قضاوت نکن... پس چیکار کنم کثافت؟؟؟ از رو شورتت بشناسمت؟  تویی که داری امضامو میخونی، امیدوارم آرزویی که تو دلته برآورده بشه...✨
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792