❤❤❤❤
من یه بار سوار ماشین شدم ک برم دانشگاه یه اقایی هم سوار شد دیدم هی خودش رو بهم نزدیک کرد ..
دستشو کرد داخل جیبش ک پول دربیاره یهو حس کردم دستشو کشید رو پام اولش گفتم اشتباه میکنم بعد بازم تکرار کرد دیگ فهمیدم ک عمدا این کارو میکنه منم نزدیک دانشگامون یه کلانتریه دم کلانتری گفتم اقا بی زحمت نگه دارین من برم کرایتون رو بیارم رفتم داخل کلانتری ب یکی از اون برادرا گفتم اومدن اوردنش تو کلانتری داد میزدمیگفت داداشم پلیسه چشمتون روز بدنبینه ماموره یدونه محکم زد تو گوشش گفتم اقا من شکایت دارم صورت جلسه کنید دیگ دید اوضاع خرابه ب گوه خوری افتاد
یه نوع بیمار روانی وسادیسم هست که دارن یه اصطلاح خاصی داره توی روانشناسی یادم نیست چی بود که بدنشون یا قسمت‌هایی را به بدن جنس مخالف دست درازی کنن یا حتی توی موردی نمایش گذاشتن اون قسمت از بدن در برابر جنس مخالف مبحث طولانی داره
یادمه دوستام میگفتن با مینوبوس که میرفتن مدرسه پسرایی که میومدن آخر همش اونجارو را می‌مالند به دخترا
منم خواستم گواهی نامه بگیرم اقا بود همش دستمو رو فرمون فشار میداد و میگفت اینطور دور بزن یا رو دنده دستمو فشار میداد هرروز عطر میزد و ب خودش کلی میرسید منم مجبور بودم ک برم چون همسایه بوداز طرفی شوهرم فکر میکرد اقاهه پاک تا اینکه از دست انداز رد شدیم تکون شدید خوردم و یهو بغلم کرد داد زدم گفتم من پیاده میشم و موضوع رو واسه شوهرم گفتم و از فرداش نرفتم و همچنان من بدون گواهی نامه موندم خدا لعنشون کنه دخترش همسن من بود واقعا
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز