🔴🔴🔴نکته مهمی هست که باید بگم پس لطفا با دقت بخوانید ...خیلی از شماها زندگی و کارهای منو خواندید و متوجه شدید که برخی از اونا مطابق زندگی شما نیست و یا حتی براتون بی اهمیت بود
حالا اون قسمت که با فرهنگ شما مطابق نبود به کنار ولی کارهایی که کوچک بود و من روشون مانور دادم
در واقع همون نکات ریزی بود که باعث میشد کم کم شوهرتان ذهنش عادت کنه به پذیرش حق طبیعی شما ...حتی اگه اون حق زدن لاک مورد علاقه در خونه باشه این همون نکته ریزی هست که بر عکس نظر خیلیا مهمه توجه داشته باشید لاک رو نمیگم عادت کردن ذهن شوهر به اینکه در موارد کوچک هم به شما اهمیت بده اون موقع هست که کم کم موارد بزرگتر رو هم اهمیت میده و احترام میزاره
دوستی بهم گفت من اهمیتی برام نداره خوب نزاره لاک بزنم یا فلان لباس رو تو خونه بپوشم فقط بزاره برم سر کار یا با دوستام گاهی برم بیرون
ولی آخه وقتی شوهر شما چنین مورد کوچکی رو قبول نداشته باشه خوب بزرگتر و مهمتر ها رو هم قطعا قبول نمیکنه ....پس مطابق با فرهنگ خودتون سعی کنید از خونه و مراوده بین خودتون و همسرتان شروع کنید به جذب احترام و ابراز وجود
مثلا چرا هر روز از شوهرتان میپرسید ناهار یا شام و...چی دوست داری درست کنم ...مگه خودتون وجود ندارید مگه خودتون غذایی رو دوست ندارید ؟
یه روزم برای خودتون غذای مورد علاقه خودتو درست کن ...برای خودت قهوه و چای و...درست کن و بعد به شوهرت تعارف کن
مثلا :عزیزم برای خودم چای درست کردم تو هم میخوری؟(حتما جمله , برای خودم رو بگو ✔✔)
حتی اگه شوهرت هم گفت نمیخوام برای خودت حتما درست کن و بخور و بزار بببینه
خودتونو و اسمتون و وجود عزیزتون رو توی خونه به شوهر و بچه ها نشان بدید شما ها برجسته ترین نقش رو در خانه دارید پس چرا کمتر از همه به چشم می آیید ؟✔✔✔🔴🔴🔴
هر چیزی که اذیتت میکنه تحمل نکن و بگو
اگه حالت بده آشپزی نکن خونه رو تمیز نکن استراحت کن بزار شوهرت کمکت کنه اگه در حین بیماری کار کنی شوهرت بیماریتو باور نمیکنه و مواظب شما نیست ...چرا چون شما بهش گفتی که من اگه بیمار هم باشم باز میتونم کار کنم پس نگران من نباش ....بعدش میای غر میزنی من حالم بد بوده شوهرم اهمیت نداده ..
اون روزا متوجه شدم من هر وقت چیزی میخواستم بخورم به شوهرم تعارف میکردم ولی دیدم شوهرم اینجور نیست برا خودش میوه میاره، میخوره و یا چای و قهوه ولی اصلا به من نمیگفت ....این مردها عیب از خودشون نبود مجردی بهشون یاد دادن زن باید در خدمت مرد باشه و بعد از ازدواج هم خودمون با رفتار اشتباه اینو بهشون ثابت کرده بودیم ...من ایراد نگرفتم ولی دست بکار شدم این مورد رو هم حل کنم اول گاهی برای خودم میوه میخوردم و بهش تعارف نمیکردم و یا وقتی خودش داشت نوشیدنی میل میکرد با حالت لب های آویزان بهش میگفتم وای منم میخواممممم چرا برا من نیاوردییییی و بعد به حالت قهر الکی و شوخی رومو اونور میکردم و تا چند ساعت هی با شوخی میگفتم من باهات قهرم
چرا من نمیتونم بدون تو چیزی بخورم ولی تو راحتی و اصلا برات مهم نیست حالا دیدی من بیشتر تو رو دوست دارم ولی بعد دیگه بی خیال میشدم و اصلا حرفشو نمیزدم و بعد از چند روز اونم هر چی میخواست بخوره برا منم می آورد ...منم کلی ذوق میکردم عین نخورده ها 😂😂 ...✔✔✔از توی خونه شروع کنید از موارد ریز و کوچک این خیلی مهمه مهمه مهمه و مهمه