رفته بودم آرایشگاه یه پنج شیشتا زن نشسته بودن دور هم بلن. بلند میگفتن و می خندیدن یکیشون عقدکرده بود دوس پسر داشت می گفت تیغش زدم یه ماشین واسم خریده بعد باهم می خندیدن به این که چه جوری اون پسرارو خر می کردن همشون شوهر داشتن
کلا قیافم اینجوری بود :😶😨