2777
2789
عنوان

غم از دست دادن مادر داره داغونم میکنه

| مشاهده متن کامل بحث + 38140 بازدید | 189 پست
http://ninisite.com/discussion/thread.asp?threadid=981216&postID=38498041 ختم یاسین خواب دیدم چهل نفر باید بخونیم شرکت کنید از فردا انشا.. شروع کنیم
مدعی خواست که از بیخ کند ریشه ما               غافل از این که خدا هست در اندیشه ما 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

میدونی دلتنگی یعنی چی؟ دلتنگی یعنی اینکه: بشینی به خاطراتت با مادرت فکر کنی .. اونوقت یه لبخند بیاد رو لبت .. ولی چند لحظه بعد … شوری اشکهای لعنتی ، شیرینی اون خاطره ها رو از یادت ببرند
مادر تمام هستى من
آسمان را گفتم می توانی آیا بهر یک لحظه ی خیلی کوتاه روح مادر گردی صاحب رفعت دیگر گردی گفت نی نی هرگز من برای این کار کهکشان کم دارم نوریان کم دارم مه و خورشید به پهنای زمان کم دارم خاک را پرسیدم می توانی آیا دل مادر گردی آسمانی شوی و خرمن اخترگردی گفت نی نی هرگز من برای این کار بوستان کم دارم در دلم گنج نهان کم دارم این جهان را گفتم هستی کون و مکان را گفتم می توانی آیا لفظ مادر گردی همه ی رفعت را همه ی عزت را همه ی شوکت را بهر یک ثانیه بستر گردی گفت نی نی هرگز من برای این کار آسمان کم دارم اختران کم دارم رفعت و شوکت و شأن کم دارم عزت و نام و نشان کم دارم
آن جهان را گفتم می توانی آیا لحظه ای دامن مادر باشی؟ مهد رحمت شوی و سخت معطر باشی ؟ گفت نی نی هرگز من برای این کار باغ رنگین جنان کم دارم آن چه در سینه ی مادر بود آن کم دارم روی کردم با بحر گفتم او را آیا می شود این که به یک لحظه ی خیلی کوتاه پای تا سر همه مادر گردی عشق را موج شوی مهر را مهر درخشان شده در اوج شوی گفت نی نی هرگز من برای این کار بیکران بودن را بیکران کم دارم ناقص و محدودم بهر این کار بزرگ قطره ای بیش نیم طاقت و تاب و توان کم دارم صبحدم را گفتم می توانی آیا لب مادر گردی عسل و قند بریزد از تو لحظه ی حرف زدن جان شوی عشق شوی مهر شوی زرگردی گفت نی نی هرگز گل لبخند که روید زلبان مادر به بهار دگری نتوان یافت در بهشت دگری نتوان جست من از آن آب حیات من از آن لذت جان که بود خنده ی او چشمه ی آن من از آن محرومم خنده ی من خالیست زان سپیده که دمد از افق خنده ی او خنده ی او روح است خنده ی او جان است جان روزم من اگر، لذت جان کم دارم روح نورم من اگر، روح و روان کم دارم
کردم از علم سوال می توانی آیا معنی مادر را بهر من شرح دهی گفت نی نی هرگز من برای این کار منطق و فلسفه و عقل و زبان کم دارم قدرت شرح و بیان کم دارم در پی عشق شدم تا در آئینه ی او چهره ی مادر بینم دیدم او مادر بود دیدم او در دل عطر دیدم او در تن گل دیدم او در دم جانپرور مشکین نسیم دیدم او در پرش نبض سحر دیدم او درتپش قلب چمن دیدم او لحظه ی روئیدن باغ از دل سبزترین فصل بهار لحظه ی پر زدن پروانه در چمنزار دل انگیزترین زیبایی بلکه او در همه ی زیبایی بلکه او در همه ی عالم خوبی، همه ی رعنایی همه جا پیدا بود همه جا پیدا بود عشق مادر بود
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

حرف نامزدم

shiva_11 | 12 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز