2777
2789
ببخشین دوستای گلم همه پیاماتونو خوندم از همه ممنونم که پای مرثیه من نشستین
افسوس که سرمایه زکف بیرون شد * و از دست اجل بسی جگرها خون شد *کس نآمد از آن جهان که پرسم از وی*احوال مسافران عالم چون شد
غم مرگ برادر را برادر مرده می داند آره راستی می گی خدا برای هیچ کی نیاره
افسوس که سرمایه زکف بیرون شد * و از دست اجل بسی جگرها خون شد *کس نآمد از آن جهان که پرسم از وی*احوال مسافران عالم چون شد

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



من موندم 4 بچه یتیم که نه پدر دارن نه مادر برادرم با فداکار تا الان بار زندگیمونو به دوش کشیده بود تازه دو سال از زندگی مشترکش می گذشت طفلی اون بچه خدایا چه حکمتی داری تو من نمیدونم؟
افسوس که سرمایه زکف بیرون شد * و از دست اجل بسی جگرها خون شد *کس نآمد از آن جهان که پرسم از وی*احوال مسافران عالم چون شد
بچه ببخشین من اشک امونم نمیده یکم آرومتر بشم بیام بازم می نویسم
افسوس که سرمایه زکف بیرون شد * و از دست اجل بسی جگرها خون شد *کس نآمد از آن جهان که پرسم از وی*احوال مسافران عالم چون شد
مامان مانی با حرفات بازم مدل همیشه چشم های من بارونی شد.بمیرم برای دلت که آنقدر غمگینه.منم پنج ماه بابای عزیزم رو از دست دادم. همه زندگیم بود میدونم الان تو دلت چی میگذره. هرکسی هرچی هم بگه دلت اروم نمیشه.بابای من در حالی رفت که آرزوش بود بچه منو ببینه ولی من خاک بر سر به خاطر راحتی خودم بچه نیاوردم حالا که باردارم هر روز و هرشب گریه میکنم همه لحظه هام با فکر آخرین روزهاش میگذره با فکر چشمای مهربونش. همش میگم ای کاش مرده بودم و این روزها رو نمیدیدم.خونه خالی پدرم رو نمیدیدم که برای خشت خشتش زحمت کشیده بود. دیروز با دست های خودم ماشینش رو فروختم و تا امروز همش گریه کردم ولی چه فایده.کسی که رفته دیگه برنمیگرده. فقط باید صبر کنیم و برای شادی روحشان دعا کنیم.چه میشه کرد عزیز دلم.
مثل آن مرداب غمگینی که نیلوفر نداشت......!! حال من بد بود اما هیچ کس باور نداشت....!!خوب میدانم که تنهایی مرا دق می دهد....عشق هم در چنته اش چیزی از این بهتر نداشت....
مامان مانی باید به خاطر بچه هات و به خاطر آون نی نی خوشگل محکم باشی. عزیزم من میدونم چقدر سخته.من خودم عمیقا به بابام وابسته بودم.اگه یه روز صداش رو نمیشنیدم دق میکردم هر ساعت برام پیامک میزد تمام عمرم از رفتنش ترس داشتم ولی الان سعی خودم رو میکنم.تو هم باید صبور باشی. براشون فاتحه بخون و اینو بدون هیچ انسانی تو این دنیا جاودانه نیست
مثل آن مرداب غمگینی که نیلوفر نداشت......!! حال من بد بود اما هیچ کس باور نداشت....!!خوب میدانم که تنهایی مرا دق می دهد....عشق هم در چنته اش چیزی از این بهتر نداشت....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز