پسرم یه سالشه ومن خانه دارم به هیچ کاری نمیرسم خونم نامرتبه...مردم از تنهایی .از خانوادم دورم.گدةسانس دارم اما بخاطر پسرم نمیتونم کارکنم.
حالا حالاها نمی رسی
شاید هم هیچ وقت
شاید هم هیچ وقت
ای بابا! تازه شدی مثل من! دختر منم دو سالشه از کارم مجبور شدم دست بکشم از مامانم اینا دورم هیچ کمکی ندارم تنهام خسته ام اما هیچ راه حلی ندارم
شاید تا پسرت بیشتر از سه سالش بشه
من که پسرم سه سالشه هنوز گیرم البته خدا رو شکر نه مثل اون وقتها بهتر شده ولی هنوز گیرم از مهر هم میرم سر کار و میزارمش مهد
خونه من هم هنوز که هنوزه نامرتبه من جمع میکنم و اون پشت سرم میریزه
شب که می خوابه خونه رو جمع میکنم
من که پسرم سه سالشه هنوز گیرم البته خدا رو شکر نه مثل اون وقتها بهتر شده ولی هنوز گیرم از مهر هم میرم سر کار و میزارمش مهد
خونه من هم هنوز که هنوزه نامرتبه من جمع میکنم و اون پشت سرم میریزه
شب که می خوابه خونه رو جمع میکنم
سلام ببخشید من تازه عضو شدم چجوری پست بذارم؟
اصلا انرژی واسه هیچ کاری ندارم
من هم تو شهر غریبم و از همه دورم و دست تنهای بزرگش میکنم واقعا سخته ولی میگذره
Mesle man khastaaaaaaaam 
Mesle man khastaaaaaaaam
منم خیلی دلم میخواد برم سرکار اما دلم برای دختم میسوزه خیلی بهم وابسته ایم
Mesle man khastaaaaaaaam
مگه قراره آدم بابچه به زندگی عادی برگرده؟ اگه زندگی عادی میخواستی دیگه چرابچه آوردی؟
یعنی این دو سالو چیکارکنم!آخه من عادت داشتم هرروز بیرون باشم کلاس باشگاه خرید...
کاش ساعت کاری خانما کم میشد و همه جا مهد داشت تا مادرا بتونن به بچه هاشون در طول روز سر بزنن منکه دنبال همچین کاری هستم
آخه تو خونه هم همش با اونم مواظبم نیفته.یه لحظه میرم آشپزخونه میاد از پام میچسبه .
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
20 ثانیه پیش
21 ثانیه پیش
21 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز