پیشی مون رو برده بودیم دامپزشکی، هدیه تهرانی هم پیشی آورده بود... جالا گربه ما از این قیافه معمولیا، گربه اون پرشین سیاه اصیل
.... پیشی اون همون شب مرد، انقدر گریه کرد... بعد این دوست پسرش هم هی میومد بهش مثلا دلداری میداد، ولی تو واقعیت دوست پسره عین خیالش نبود، فکر کنم تو دلش داشت به گربهه فحش میداد که چرا نصف شبی منتر شده به خاطرش