خوشبحالتون بچه داریدلااقل کمترعذاب میکشید
حق داری میدونم ولی من همش به فکرشم نصف شباهم پامیشم بهش فکرمیکنم همه لحظه هام عذاب شده
سلام
منم مثل شمام
با اینکه ی بچه دارم اما دارم داغون میشم
.مخصوصا وقتایی که میبینم دخترکم با حسرت به بچه کوچیکا نگاه میکنه
مخصوصا شبایی که گریه میکنه میگه چرا باید تنها بخوابم
میگم اگه ی بچه دیگه بود......
من شرایطم خیلی ناجوره کلی سعی کردم خودمو راضی کردم دوباره باردار شدم دو دفعه با دو تا مشکل متفاوت بعد دفعه اول همه گفتن باردار شو قرار نیست که همش مشکل داشته باشه اما این دفعه هم شد
میدونم تا دپباره بچه نیارم احساس آرامش نمیکنم اما از تکرارش واسه دفعه ی سوم خیلی میترسم😢😢😢
عزیزم درکت میکنم انشالله زودی دوباره مامان بشی الان چه مرحله ای هستی....یعنی شش ماه ءدشته ولی مسزم روزی نیست که نگه مامان چکارش کردی چرا بابا نمیارش دکترا امپولش میزنن آخه دید اون لحظه را بعد همش منتطرشه هر جا نی نی میبینه مثلا اون روز تو ماشین بودیم یه مرده تو ماشین خودش داشت با نی نیش بازی میکرد زود گفت مامان نگاه داداشی رو اون مرده برد برو بگیرش
به عکسش میگه آخه کجایی چرا نمیای خونه خودمون
من 30 مهر سقط کردم
الهی بمیرم براشون
بخدا اونا بیشتر از ما عذاب میکشن
دختر من که اصلا حرف بچه پیش من نمیزنه خیلی بچه عاقلیه میدونه من سریع حالم بد میشه گریه میکنم هیچی نمیگه
من میترسم دوباره بیارم اگه بازم چیزی شه این بچه هم اذیت میشه
اصلا نمیتونم تصمیم بگیرم
سری قبل بعد 15 ماه اقدام کردم 4 ماه بعدش حامله شدم اونجوری شد
اینسری که شوهرم میگه دیگه بچه نیاریم....
آخه انقده که من دپرسم اونم میترسه بازم چیزی شه دیگه من دیوونه میشم
اما خودم همش بهش فکر میکنم
اینجا میام میخونم کسایی که بعد از دست دادن بچه هاشون دوباره سریع باردار میشن منم امیدوار میشم
اما من کلا خیلی آدم ضعیفیم از نظر روحی😢😢
منم همینطور حتی استخاره زدم بد اومد...ولی دیگه میخام بسپارم به خدا فقط امیدوارم خدا بهم بده سالم و صالح وشبیه پسرم کاش دیگه دلم نشکنه میگم خدایا مواظبم باش ...عزیزم شما هم بخدا بسپار
