امروز عیدی خواهر شوهرام بردم خانواده شوهرم رسمشون قبل عید میبرن
رفتم خونه خواهر شوهرام همه تشکر کردن ولی خونه بزرگ رفتم در حین حرف هاش کنار تشکرش گفت
ممنون ولی ماااا دیگه نیازی به اینا نداریم که.
وضع مالیش خوبه خواهر شوهرم چند مدل سرویسوطلا وماشین وخونه و...
من خیلی ناراحت شدم ولی نمیدونم چرااا چیزی نگفتم در جواب حرفش بعدکه اومدم خونه گفتم چرا من جواب اون ندادم
۱۰۰ با یه کاکائو برده بودم حالا میخوام حرف افتاد تو جمع با خنده بندازم دوهزاریش بیفته بنظر تون حرف خواهر شوهرم منظور داشت ؟؟؟؟؟
ودرمقابل جوابش سر فرصت چی بگم