محصولات تراریخته📛📛عکس

مدیر استارتر

عضویت: 1397/10/20

تعداد پست: 2075

⬆️مراقب فرزندان خود باشید!!!

🔴محصولات تراریخته به جهت تغییرات ژنتیکی محصول کاملا برای مصرف کننده خطر آفرین است‼️

تو مملکتی ک به اسکیزوفرنی و توهم بگن طرف جن زدس و سراغ رمال ها برن مسلما رشدی صورت نمیگیره😀باشد ک رستگار باشید😁 دعا نویس اگ توانایی بهبود زندگی مردم رو داشت مسلما خودش باید فاقد هر گونه مشکل باشه😀

1397/12/14

23:33

17 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

دختر_گیلانی

مدیر استارتر

عضویت: 1397/10/20

تعداد پست: 2075

از تنقلات کمتر استفاده کنین

قبل مصرف روغن، پنیر و.... نگاه کنین اگ روش نوشته تراریخته یا اصلاح شده ژنتیکی اصلا نخرین

1397/12/14

23:33

19 نفر لایک کرده اند ...

mamane__pouria

عضویت: 1390/07/26

تعداد پست: 10658

کرانچی هم همینطور اصلا دنیام نابود شد😭😭😭😭😭

1397/12/14

23:34

6 نفر لایک کرده اند ...

مامان امیر علی

امیرعلی من ۴ سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔

مهد گذاشتمش ولی بدتر شد، تازه پرخاشگر هم شد. یکی از مامانا آقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

یه تیم ۱۰۰ نفره آنلاین از روانشناس، گفتار و کار درمانگر تخصصی برای کوکان تا ۷ سال هستن. بعد 20 جلسه مشکلات پسرم حل شد 😍🙂

هر مشکلی دارید قبل از هرکاری از اینجا نوبت غربال ۱۰۰٪ رایگان بگیرید

hastieman

عضویت: 1397/04/21

تعداد پست: 4437

چی نوشته؟

خدای مهربونم سپاسگزارم ازت❤️

1397/12/14

23:34

1 نفر لایک کرده اند ...

پیتزاقارچومرغ

عضویت: 1396/12/24

تعداد پست: 6498

حالا مینو صادقانه نوشته، همشون همینن! اونروز منم میخواستم مینو بخرم ترسیدم گذاشتم سرجاش

کتاب گرون شدصف نکشیدیم،،،شایدتنهادلیل صف کشیدنهامون همین باشه😕

1397/12/14

23:34

6 نفر لایک کرده اند ...

zaraaaaaaa

عضویت: 1397/02/12

تعداد پست: 6014

خوش مزه محبوبم تو دیگه چرا😢

کینه ای نبودم ،تا آن روزِ لعنتی که ماهیِ هفت رنگِ عیدمان ،وقتی خواستم آبش را عوض کنم دستم را گاز گرفت ...من ماهی ها را بی آزار و معصوم دیده بودم ،اصلا توقِع چنین برخوردی را نداشتم ...از آن روز ، من از ماهیِ کوچکِ تویِ تنگ ، بیزار شدم و هر ثانیه آرزویِ مرگش را داشتم ،،،آبش را عوض نمی کردم ،غذایش را نمی دادم ،هربار که نگاهم به نگاهِ متظاهرِ مظلوم نمایش می افتاد ، اخم هایم را تویِ هم می کشیدم ، زیر لب لعنتش می کردم و سرم را می چرخاندم ...به قدری از گازِ ناغافلش کینه به دل گرفته بودم که بعضی شب ها دلم میخواست ، او را بیندازم توی آبِ جوش تا شاید دلم خنک شود ...این حجم رذالت و سنگ دلی از من بعید بود !شاید هم بچه بودم و کمی در تصوراتم اغراق می کردم ...فقط خواستم بگویم ؛هیچ خیانتی نابخشودنی تر از خیانت در اوجِ اعتماد نیست !!!

1397/12/14

23:34

16 نفر لایک کرده اند ...