2777
2789
عنوان

مامانایی که بچه بیش فعال دارن یا تو اطرافیانشون چنین بچه ای دارن.......

| مشاهده متن کامل بحث + 981501 بازدید | 11748 پست
سلام دوستای گلم وبخصوص ممنون از تبریکهاتون برا تولد علی..................نازی جون ممنونم از اینکه پستهامو خوندی و راهنماییم کردی.......واقعیت اینه من هنوز بعد 5سال زندگی با علی نتونستم بشناسمش..گاهی فوقالعده هست گاهی...........اینهمه مردد بودنم هم ترسم از اینه نکنه بیش فعال نباشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان ایلیای گلم نمیدونم چرا احساس کردی که من خوشم نمیاد از اینکه پیشرفتهای گل پسرت رو بشنوم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اصلا کاملا در اشتباهی..اینکه شاید نمیتونم زیاد مربوط ب پستهات پاسخی بزارم به خاطر کمی وقت و شلوغی کارهام دلیل بد این نیست که از خوشحالیتون خوشحال نباشم..........من سر فرصت تک تک پستهاتونو میخونم و باهاشون خوشحال و دلگیر میشم............عزیزم این تاپیک با وجود دوستهای خوبی چون شما پا برجاست...........باز هم منتظر پستهای امیدوار کننده شما هستم.............................همتون رو دوست داررررررررررررررم یک عالمه
حالا میخوام بهتون از تولد علی بگم...علی روز تولد فوق العاده بود.......همه چیز اکی نبود ولی نسبت به دفعه قبل خیلی بهتر بود.........علی خیلی حرف گوش کن بود وهمه تعحب میکردن!!!!!!!!!حتی مامانم میگفت چقدر خوب علی برا همه کارهاش ازت اجازه میگیره؟؟؟؟؟؟؟ویا اینکه چشم غره رفتن من برا تنبیه کافی بود.........
فقط مساله جدیدی که در علی دیدم کلافه بودنش در برابر سروصدا بخصوص صدای بلند موسیقی هست و شلوغی بچه ها.......این کارهاش بیشتر دلمو میسوزوند.......مثلا میگفت صدای اهنگو کمتر کن سرم درد میکنه...وزیاد قاطی شیطنت بچه ها نمیشد و یه موقع دیدم رفته اتاق ما و رو تخت ما دراز کشیده وقتی گفتم چرا نمیای گفت خسته هستم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!علی وخستگی؟؟؟؟؟؟؟؟خلاصه همه چیز خوب پیش رفت و راضی بودم...البته روز تولد فقط نصف ریسپریدون دادم....اونروز اصلا ریتالین ندادم///////
یوسف از جرم زلیخا مدتی زندان برفت/مهدی «عج» از اعمال ما حبس ابد گردیده است

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

مونا جان خانومی اصلا چنین برداشتی از حرفای شما نکردم . صرفا یه عذاب وجدان دورنی بود و شما رو فقط مثال زدم وگرنه مگه میشه اینجا که همه مادرا خودشون به نوعی دلشکسته ان برای پیشرفت یه بچه ناراحت بشن و یا حتی خوشحال نشن ؟ نه گلم اصلا این فکر رو در مورد شما نکردم تو پرانتز هم توضیح دادم ولی خودم ناراحت بودم که شاید ناخواسته دل کسی رو بشکونم .

در مورد علی جان : خدا رو شکر برنامه هات درست پیش رفت . دقیقا می تونم تصور کنم بعد مهمونی چه حال و هوای خوبی داشتی . با اینکه احتمالا جسمت خسته بود ولی روحت شاد و خوشحال بود . من خودم جدیدا یه همچین حس هایی رو زیاد تجربه می کنم . ولی در مورد خستگی و غیر اجتماعی شدنش حتما با دکتر صحبت کن . متاسفانه الان مشکل من با ایلیا در عدم برقراری روابط اجتماعی اشه .
ستایش جان عزیزم کار خیلی خوبی می کنی . کلید اصلی بهبود رفتارهای ایلیا فقط و فقط محبت بود . از وقتی شروع کردم بهش محبت کردم انگار یه بچه دیگه شده . تا می تونی باهاش بازی کن . مثلا رنگ انگشتی بخر و ببرش تو حمام و بهش بده نقاشی بکشه رو سرامیک های حمام . چون بچه ها خرابکاری دوست دارن از این کار خوششون می یاد در ضمن می تونی بهش اموزش بدی که فقط اجازه داره تو حمام این کار رو بکنه . کاغذ رنگی بده دستش باهاش بازی کنه یا بولینگ پلاستیکی بگیر براش و بچینشون و بده با توپ بزنه زیرشون . با لگو خونه بسازین و بعد خراب کنید و برین جلو اینه وایستین و حالتهای مختلف صورت مثل خنده و گریه و عصبانیت و........ رو در بیارین و یادش بده. حتما کتاب مادر کافی و کتاب به بچه ها گفتن از بچه ها شنیدن رو مطالعه کن
ولی بازم می گم اول به خودت و روح و جسمت برس . این از هر چیزی مهمتره . منم به نوعی این روزهای تو رو تجربه کردم و دقیقا می دونم چی میگی . حتما در طول روز برای خودت یه ساعتی وقت بزار و چند تا دوست برا خودت پیدا کن و باهاشون بیرون برو . بدون که مغزت نیاز به اکسیژن تازه و ایده های تازه داره . ولی هر چقدر دوست داری بیا اینجا و صحبت کن . باور کن اروم می شی
سلام سو میسوی عزیزم.
خانومم من نصف ریتالین رو صبح بعد از صبحونه به پسرم میدم و نیمه بعدی رو بعد از ناهار ، دکتر تاکید کرد بعد از وعده ها صبح و ظهر باشه که هم خوب قرص جذب بدنش بشه و هم اینکه باعث کم اشتهایش نشه.
سلام مامانای مهربون

خواستم در مورد پسرم باهاتون صحبت کنم.راستش هنوز صحبت نمیکنه.قبلا هم پست گذاشته بودم ولی کسی جواب منو نداد.الان 27 ماهشه.خیلی بردمش دکتر.بیشتر دکترا گفتن که تاخیر داره و چون با خواهرش دوقلوه ظبیعیه.1 دکتر هم که فوق تخصص روانپزشکی بود تشخیص اتیسم خفیف داد.
راستش من از نوع تشخیص واهمه ندارم.فقط میخوام مشکل پسرم حل بشه.
توجهش به اطرافش خوبه و واسه هر چیزی اشاره میکنه و ما رو میبره سمت اون چیز.
من بخاطر گفتارش خیلی ناراحتم.الان خواهرش کامل صحبت میکنه.وقتی میبینم خواهرش حرف میزنه و اون بهش نگاه میکنه دلم کباب میشه.

میخواستم بدونم بچه های شما از چه سنی شروع کردن به کلمه گفتن.

واسه ام دعا کنید.خیلی داغونم
در ضمن حاضر نیس بشینه و پازل کار کنه.اگه بزارمش جلوش به اطراف نگاه میکنه که کارشو انجام نده
نقاشی هم نمکشه.یعنی نمیخواد که انجام بده.همش هم بهم چسبیده .یا میاد میبوستم یا میخواد بیاد تو بغلم و محکم دستاشو دور گردنم حلقه کنه.
دوستای خوبم سلام

من به تازگی به کلاس تربیت فرزند میرم .بعضی ازمطالبی رو که استادمون میگه براتون مینویسم البته میدونم که شما همتون

اینا رو میدونید ولی یادآوریش بد نیست.

استادمون میگفت اگرنیازهای روحی وجسمی یک بچه رو تا 40 روزگی خوب تامین کنی دوسال اول راحتی ،اگه تادوسال اول

خوب بهش برسی تا 7 سالگی راحتی واگه تا7سالگی بهش برسی تابزرگسالی راحتی.

_درتربیت فرزند باهمسرتون همسوباشید.

_دربرخوردبا بچه ها مهربان،صبوروقاطع باشید(اکثر مادرها مهربان وصبور هستند ولی قاطع نیستند)

_موقع تنبیه بچه هرگز بهش نگید که تنهاش میگذارید چون زخم های خیلی بدی روی روح وروانش میگذاره(من که تا حالا خیلی این حرف روبهش گفتم)

_تنبیه 1دقیقه ای:دستهای بچه روبگیرید توی دستتون،چون ازطریق دست خیلی انرژی منتقل میشه،ویک قیافه ناراحت به خودتون بگیرید وباتن صدای یک کم بلند بهش بگید که ازرفتارش ناراحتید ونه ازخودش ودرانتها بهش یادآوری کنید که خیلی دوستش دارید وازکارهای خوبش هم یک مثال بزنید(خیلی سخته من که وقتی عصبانی میشم هیچکی حریفم نمیشه)

_بچه را بدون قید وشرط دوست داشته باشید.

_عدم مقایسه وداشتن انتظارات نابجا وایده آلی

_به قولی که به فرزندتون میدهید حتی اگر اوفراموش کرد عمل کنید

_روزانه 15 مرتبه حداقل ناز ونوازش کنیم بچه رو

_هرروزچنددقیقه وقت گذاشته وکارهای خوبش روبهش یاداوری کنیم مابایدروی کارهای خوبش تمرکز کنیم.
برگ زرد عزیز

شاید بهتر باشه یه مدت فشار کمتری به پسرت بیاری

بچه ها مخصوصا در کلاس اول خیلی زود کلافه و خسته می شن

برنامه های یکنواخت روزانه، درس های سخت مخصوصا کتابهای امسال، و فشار خانواده همه باعث میشه که یه دفعه عصیان بکنند.

حالا اگه یه روز دیکته اش را درست و حسابی ننویسه مطمئن باش اتفاقی نمی افته

یه مدت باهاش بیشتر مدارا کن.

در میان نوشتن تکالیفش فاصله بیانداز

و حتی بعضی روزها اگر واقعا حوصله نداشت اصلا ولش کن به حال خودش، در این مورد می تونی با معلمش هم مشورت کنی که از خطاهای گه گداری هم چشم پوشی بکنه

در مورد شیطنت های مدرسه هم سخت گیری زیاد نکن ولی مرتب بهش گوشزد کن که این دعواهای بچگانه در محیط مدرسه مخصوصا درحیاط مدرسه که واقعا پسر بچه ها روی هوا هستند بیشتر مراقب خودش و دیگران باشه

اگه بی حوصلگی اش ادامه دار شد با دکترش حتما مشورت کن
لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

سومیسوی عزیز

خدا شاهده تا دو سال پیش دیگه فقط کارم شده بود نذر و نیاز برای اینکه شرایط پسرم متعادل بشه

خدا را شکر که تا اینجا فعلا نتیجه خوبی گرفتیم

برای گل پسر شما و همه بچه های این تاپیک آرزوی موفقیت دارم

خبر موفقیت هر کدوم را که می شنوم انگار یه بار سنگینی از دوش خودم برداشته شده و احساس راحتی می کنم.
لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

مونا جان

این احساس کلافگی را که می گی پسر من هم داشته و هنوز هم داره

بعضا با صدای موزیک خیلی هم حال می کنه

ولی بعضی مواقع از کوچکترین صدایی ناراحت میشه

نسبت به گرما خیلی حساسه

در کل نسبت به شلوغی های محیطی الرژی داره

یه قسمت این مشکل مربوط به داروی ریسپریدون هست و قسمت دیگر هم مربوط به حساس بودن اعصاب این بچه ها

نگران نباش با بزرگتر شدنش خیلی بهتر میشه.

ولی در این اصلا اذیتش نکن، وقتی میگه از صدایی ناراحت می شم سعی کن از محیط دورش کنی چون این طوری بدتر کلافه میشه

مثلا من الان امکان نداره در فصل گرما پسرم را برای مدت طولانی بیرون از خونه ببرم چون به شدت کلافه و عصبی میشه.
لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

موقع تنبیه بچه هرگز بهش نگید که تنهاش میگذارید چون زخم های خیلی بدی روی روح وروانش میگذاره(من که تا حالا خیلی این حرف روبهش گفتم)



فریال خیلی عالیه

حتما بقیه مطالب را هم بذار

این جمله را من هم متاسفانه خیلی تکرار کردم و حتی وحشتناک ترش را هم گفتم

و الان بعضی مواقع پسرم به یادم می یاره که چه حرفایی بهش زدم
لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

مامان 2 تا جوجه

خوش آمدی

ببخشید من اصلا متوجه پست قبلی شما نشدم

من هم همین سئوال فریال را داشتم یعنی اصلا هیچی نمی گه

می تونم بپرسم تا حالا نزد کدوم دکترها رفتید؟

لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز