سلام خانوما
نمیدونم منو یادتونه یا نه
۴۰ هفته ۶ روزمه
الان دکتر گفت فردا صبح بیا با امپول فشار باید زایمان کنی😢
نمیدونم چرا یهو یه ترسی کل وجودمو گرفت
توروخدا واسم دعا کنید بی کس و تنها تو شهر غریبم کسی پیشم نیست دلم گرفت(خانوادم تو شمالن و من جنوبم بخاطر مدرسه بچه ها نتونستن بیان و من پرستار گرفتم پیشم باشه)😐
با اینکه چند روزه عجله داشتم واسه زایمان امروز تو زایشگاه صداهای وحشتناک شنیدم دلم گرفت😭😭
قبل رفتن به زایشگاه دعا میکردم با بچه برگردم الان یهو دلم نمیخواد برم دوباره...
توروخدا واسم دعا کنید خیلی ترسو هستم تحمل دردم صفره متاسفانه 😢😢😢😢