اول اینکه جمعه خونه مادرم بودم،خروجیشون
سه تا کفش و یک شال و یه ظرف ادویه
خیلی جا دارن برای خروجی ولی خب انرژی زیادی میخواد و باید کم کم برم جلو و واکنششون هم مهمه.
خروجی های خونه خودم
جعبه کش مو های دخترم
کش مو
کفش دخترم جدا گذاشتم بدم نیازمند
دوتا کتاب قصه ک پاره شده بود
یه تیکه از جعبه ابزار شوهرم ک شکسته بود
بند عینک
۵تا گلدون ک گلهاش خشک شدن بذارم حیاط مادرم
ورودی
چهارتا کتاب قصه
دوتا پازل
دوتا عروسک
یه ریش تراش😒
یه کفش