دیروز وامروز جایی بودم که از حجم زیاد وسیله حالم بد شده بودیه خونه خیلی زیبا تصور کنید که با یه چیدمان اشتباه زیبایی اش به چشم نمیاد.بخش مربوط به ظرفها ورختخواب ها گفتم مهمان زیاد دارند حق دارند ولی از در ودیوار دکوری وخرده ریز می ریخت.حیاط سرویس بهداشتی وای که دیوانه کننده بود بدتر از اون تایم های غذا خوردن مون.مجموع این دو روز من فقط دو سیخ کباب خوردم +دو لیوان دوغ+دوتا گلابی+دو لیوانچای ودولقمه نیمرو برای صبحانه+یه مشت پفک
انقدر خوراکی ریخته بودند سر سفره البته که شکر ولی برام روح ام خسته کننده بود.یه رازی بهتون بگم بچه ها من از اینکه دیگران زیاد غذا می خورند عصبی میشم.کلا هر کس که زیاد بخوره یا اصرار به خرید موادغذایی یا خوردنش داشته باشه اعصابی میشم.مامانم وقتی می ری خونه اش انقدر میگه بخور بخور بخور که اصلا نمی فهمی چی خوردی رسما کوفت آدم میشه