یا مثلا یسری شات اسپرسو که هیییچ وقت استفاده نکردم. تو فنجون چینی خودم قهوه میریزم.
اینجور چیزای خورده ریز رو نمیدونم چ کنم.
لباسم تو این سه چهار سال سال اخیر اینجوری شدم که جدا میکنم.
قبل تر یه اوضاااعی داشتم باور نکردنی
د ر کمدمو باز میکردی پرت میشدی عقب انقد لباس توش بود و هررجا هم ک میخواستم برم ب کلافگی و اعصاب خوردی میرسیدم که چرا هیچی ندارم. انگار هیییچی نبود.
درصورتی که انباشت لباسا به حدی بود که یه مقدارشو که جا نشده بود تو بزرگترین اندازه چمدون گذاشته بودم کف کمدم شال و روسری هم تو یه کاور جدا اونا که جا نشده بود تو کمد بود وگرنه یه تعداد خیلی زیاد حدود سی تاش هم روی رگال بود.
تا از سه چهار سال پیش شروع شد سری اول خروجی 😂 انقلاب کردم رسمن 😂
بعدم تو مرتب کردنا گیج و کلافه بودم هر جور پیش میرفتم ب نتیجه نمیرسیدم همه چی باز بهم میریخت
تا ازون ببعد دیگه کم کم بهتر شد
تا این سال اخر رسیدم به سیستم الانم 😂