مینیمالیست شدن یعنی چی؟

سلام من مینیمال هستم اما از سبکی که وشایل اضافه توی دست و بالم نباشه و بواسطه شغلم تنوع لباس رو خیلی دوست دارم

اما مدتیه بخاطر مسیله ای اصلا و ابدا شرایط خرید لباس ندارم شاید به مدت یکسال

خیلی بابت این موضوع اذیت میشم و تصمیم گرفتم بیام و اینحا مطرح کنم شاید حرفی زده بشه بتونم تحمل کنم

کمدم پر از لباس تابستونی هست اما مثلا برای دوسال پیش خریدم و خب دلم میخواست امسال هم یه ست بخرم ولی نشد

این رو هم بگم کارم رو امسال راه میندازن

دیدم اینجا خانم هایی که میگن مثلا دو تا مامتو و یه شلوار و فلان دارن ولی واقعا من نمیتونم

کمک لطفا و البته از لحاظ مالی هم اکی نیست چیزی بخرم فقط فکرش ازارم میده

عادت کردم به خرید

همه تلاشمومیکنم ایندفعه بزور برم ب امیدخدا خداکمکم کنه باز فرارنکنم

کمد کپسولی درست کن برا خودت

نهایت خیلی اذیتی لباس ها نو تمیزتو با دوستی خواهری چنج کن

دوست عزیز خدا خواهرتون رحمت کنه

دوست خوبم باورکن دندان پزشکی درد نداره کلافگی داره فقط.

برات صلوات فرستادم.

اون دوست عزیزمون که راجبع حوله ها گفتن کیف کردم از این همه ایده هایی که برای استفاده حوله ها گفتید

ودراخر ملکه ی معلم همه ما تو زندگی گاهی نمی تونیم خرید بکنیم برای مثلا خرید خونه والی آخر ...این یه چیز طبیعیه.

ومی گذره و دوباره می تونید خرید کنید.

✅️امروز ملحفه تخت شستم.خوشبختانه همین یه ملحفه دارم‌

برای تنوع برنامه خانه داری ام تغییر دادم.

✅️ورودی:یه شومیز مانتویی تک رنگ ساده که هم برای بیرون مناسبه هم خونه مادرها رفتنی دیگه نیاز نیست اونجا لباس عوض کنم.پوشیده است.خنک هم هست.دکمه دار هم هست برای شیردهی.

دیگه سعی کردم به همه چیز دقت کنم.

سلام منم دقیقا همین مشکل شما رو داشتم با این تفاوت که من از آمپول و سرم خیییییلی میترسیدم.

اولین چیزی که بهم کمک کرد ترسمو کنار بذارم آیت الکرسی بود که هر دفعه میخوندم و واقعا دلم قرص میشد.

بعدم هی به خودم میگفتم این ترس من هیچ دلیل منطقی نداره و فقط تلقینه.

بعدم میگفتم این آمپول یا سرم که من میزنم هیچ ضرری برای بدنم نداره ولی این ترسی که ازشون دارم دقیقا مثل سم میمونه برام.

امیدوارم تونسته باشم کمکی کرده باشم و شما هم بتونید ترستونو پشت سر بذارید🤍🌱

این کارم میکردم اما چون عادت کرده بودم بازم میذاشتم سرجاش از وقتی با این تاپیک و پیج لیلی دیلی اشنا شدم تازه فهمیدم چه چیزایی خروجی حساب میشه

گزارشمم همینجا مینویسم که چندتا پست نشه

خروجی 🗑

دوتا کرم دست که اخرش بود تیوپشو نگه داشته بودم توش کرم بریزم که پشیمون شدم 

لباس زیر مادرم

بینی گیر شنا (یدونه اضافه دارم جایگزین اون شد) 

دو تا وسیله که به چسب احتیاج داشتن و درست کردم 

ورودی 🛒

چسب 

ممنون عزیزم من خودمم بشدت میترسم ازامپول درحدی ک یکبار خاستم آمپول بزنم  امپولااماده بودن و فرار کردم الکی ب شوهرم گفتم زدمش 

مسیلم این نیست چیزی برای پوشیدن ندارم

خیلی هم دارم اتفاقا

ولی مرض خرید دارم🥺

دلم میخواد حدقل الان ک شرایط خرید ندارم ارامش داشته باشم و از همین لباسام لذت ببرم

خروجی من چهارعدد پتوی قدیمی 

سه عدد چوب پرده مال خونه های قبلی 

دوکارتن ضایعات

دو پلاستیک لباس 

یه گلدون

و لوازم تولد

دادم نیازمند و اشغالی سرکوچه کذاشتم بقیشو

دوکارتن ظرف و 

یه کارتن دکوریجات فلزی 

یک حفت کفش کوه

دوعدد پرده اشپزخونه

دادم خواهرم 

دوپلاستیک لوازم اشپزخونه میدم خیرات

دوعدد کتاب زبان میدم کتابخونه ان شالله

یه پلاستیک کاموا میدم عمم

رومیزی و ابچکانم منتظرم طالبش پیداشه

یه میز فرفوژه ناهارخوری با شیشه روش موندم چیکارش کنم بفروشم یا بدم نیازمند 

عزیزم نمیدونید توی خرید نکردن چه لذذذذتی هست 

من دقیقا مثل شما بودم ولی الان چند ساله که متحول شدم 

روروئک و کالسکه دخترمم احتمالا بفروشم ذیوار یا بدم نیازمند چون نیازش نیست

برای بچه بعدی هم اینارو نمیخرم دیگه ، کالسکه بکارم نمیاد چون پیاده تنهایی جایی نمیرم 

روروئکم میگن خوب نیست

خب چجوری متحول بشم😅😅

من با حوله دستى (دستى ميگن يا دست و صورت؟) ميرم حموم، هم خودم زود خشك ميشم هم حوله 

همه ی لباساتو بیار بریز وسط خونه ، هر چی داری ، لباس ، کیف کفش 

بعد یه لحظه بگو من اینهمههههههه لباس دارم اونوقت بعضیا حتی یه دونه لباس مناسب هم ندارن 

من اینجوری متحول شدم