2777
2789
عنوان

همه مامانهائی که کوچولوی متولد 85 دارن بیان با هم آشنا بشیم

| مشاهده متن کامل بحث + 752708 بازدید | 19721 پست
آخى نازى

من همیشه به دنیل میگم که جاهاى خصوصى بدنت رو فقط مامان و بابا و گاهى هم دکتر میتونه ببینه
اونم یاد گرفته و همش میگه:))

ای واژه خجسته آزادی ... آیا به عمر من تو تولد خواهی یافت ؟...
آیا تو پا به پای فرزندانم رشد خواهی داشت ؟
البته اسم کمک مربى که تو مهد میبردش WC هم بهش میگم و میگم اونم میتونه ببینه
اما کلا سعى میکنم از زیر زبونشم خیلى حرف بکشم ..مثلا وقتى میاد خونه بهش میگم خب چه خبر؟ لیندا چى گفت امروز ؟ فلانى چى کار کرد و...
ای واژه خجسته آزادی ... آیا به عمر من تو تولد خواهی یافت ؟...
آیا تو پا به پای فرزندانم رشد خواهی داشت ؟

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

بچه ها جون یه سوال دارم از پسر دار ها
شما وقتى با کوچولوها حموم میرید همه لباساتون رو درمیارید؟
ای واژه خجسته آزادی ... آیا به عمر من تو تولد خواهی یافت ؟...
آیا تو پا به پای فرزندانم رشد خواهی داشت ؟
نارسیس جان پسر من از کسی اینکارو یاد نگرفته کار بدی هم نمیکنه ولی وقتی شورتش کج میشه میگه داره سلام میکنه حاضر جوابیشو منظورم بود.
ماریلا جان من وقتی با پسرم میرم حموم لباس تنم نیست فقط شورت پامه از بچگی تا الان اونم هیچوقت حرف یا حرکتی نداشته از اول باهاش اینجوری بودم. ما خونمون ماهواره داریم چه بخوام چه نخوام بعضی چیزارو تو show میبینه البته فقط موقع شام رو کانال کارتونه وقتی خوابه ما راحتتر نگاه میکنیم. و جدیدا" هم dvd کارتون میزارم به هر حااااااااااااااااااااااال تو خونه ماهواره هست اطرافیان هم دارن و میبینه. روابطم با همسرم هم درحد معقول بوده روی پاش میشینم و میگم که پسرم هم بیاد بعد همو بغل میکنیم میگم که چقدر همو دوست داریم و از این حرفا...و همو بوس میکنیم. (مامان و بابا و بچه ها همو میبوسن) جدیدا هم دارم درباره عروس و داماد براش توضیح میدم خیلی کند و با صبوری و توضیح کامل میدم خونه کسی میرم عکس عروسیشونو نشون میدم الانم که خواهرم داره عروس میشه محسوستر میتونم براش توضیح بدم. دلم میخواد باهام راحت باشه و اعتماد کامل داشته باشه. البته جلو کسی شلوارشو در نمیاره بهش یاد دادم خونه کسی میریم تو wc شلوارشو دربیاره ولی شورتشو پاییین میکشم در نمیارم. اگه کسی خونمون بیاد میره شلوار بیرون میپوشه حتی اگه مامانم باشه یا خونه مامانم یا مادر شوهر بریم شلوار راحتی هرچقدر هم شیک باشه پاش نمیکنه و وقتی استخر میره مایو میپوشه.
میشه شماها هم توضیح کامل بدین؟!!؟!؟!؟
خب شنیا جون
منم تقریبا مثل شما هستم
ولى خب راستش من کاملا لخت باهاش حموم کردم تا الان اونم هیچ واکنشى تا حالا نشون نداده اما فکر میکنم از این به بعد باید اینو تغییر بدم
رفتارم با همسرم هم جز در مسائلى که لازمه ، بدون سانسوره یعنى همونجور دوستانه و عاشقانه هست و بوس و بغل هم که معمولا اونم میاد و همون لحظه به ما محبت میکنه:))
ای واژه خجسته آزادی ... آیا به عمر من تو تولد خواهی یافت ؟...
آیا تو پا به پای فرزندانم رشد خواهی داشت ؟
فکر کنم بچه ها از سه سالگی کم کم متوجه تفاوت جنس زن و مرد و همین طور اندام های جنسی خودشون می شن که این کاملا طبیعی هست. در این مورد شنیدم که باید بهشون گفت هیچ کس به غیر از دکتر و افراد خاص که خود پدر و مادر می دونن نباید به private تون دست بزنه.... نارسیس جون فکر کنم رفتار پسرت کاملا طبیعیه فقط اصلا رفلکس شدید نشون نده...

ماریلا جون آریا هنوز متوجه این موضوعات نشده حتی نسبت به قسمت های خصوصی بدنش هم آگاه نیست فقط می دونه اسمش private هست حتی نمی دونه چرا اینو بهش می گن. اون چون من و پدرش رو دیده می خواد مثل ما بیاد حموم و به خاطر همین تحت هیچ شرایطی بدون شورت به حمام نمی آد .. در هر حال الان یه ماه هست که ما تصمیم گرفتیم آریا فقط با پدرش حمام بره ... در مجموع اون هنوز متوجه نیست اما هیچ چیز زمان خاصی نداره و قابل پیش بینی نیست ممکنه امروز به یک موضوعی بی توجه باشه و فرداش نسبت به همون موضوع کنجکاو بشه ..اینها همش بخشی از روند رشدشون هست نمی شه ازش فرار کرد..... در مورد زن و شوهر و این چیز ها هم من فکر می کنم خیلی زوده و آریا هنوز خیلی بچه است . از همون اولش هم آریا یه حساسیت عجیبی داشت به اینکه باباش به من دست بزنه حالا چه شوخی کنه چه مثلا بخواد پیش من بشینه.. به هر حال با مشت آریا طرف می شد!! و شدیدا پدرش رو به کناری می روند و خودش می آمد پیشم...:)
الهى:))
چه بچم غیرتى داره رو مامانش
البته یه کمى هم دنیل از این انحصار طلبى ها نشون میده:)

آره منم موافقم که از این چیزا فرار نباید کرد
ما که خیلى طبیعى باهاش برخورد کردیم و میکنیم
ای واژه خجسته آزادی ... آیا به عمر من تو تولد خواهی یافت ؟...
آیا تو پا به پای فرزندانم رشد خواهی داشت ؟
پوریا هم دوست نداره باباش منو ببوسه یا بغل کنه وهمیشه عکس العمل نشون داده میدونم خیلی از این سوالها ورفتارها توی این سن طبیعیه وکنجگاوی رو همه بچه ها دارن نگرانی من از این بود که این رفتارو جلو دیگران تکرار کنه ودیگه یادش نره که خوشبختانه چند بار بیشتر تکرار نکرد و خوشبختانه هراتفاقی که تو مهد براش میافته رو به من میگه مثلا مربیها دختر پسرها رو به صف میکردن وشلوارها رو درمیاوردن ومیبردن دستشویی وپوریاهمیشه تو دستشویی از من میپرسید چرا سارا ازاینها نداره ؟منم بهش گفتم چون اون دختره وفقط پسرها از اینها دارن حالا دیگه نمیپرسه راجع به خودم تا به حال چیزی نگفته وسوالی یا کنجکاوی هم نکرده من از نوزادی خودم حموم کردمش والبته همیشه شورت داشتم حتی تو نوزادیش ولی دیگه تصمیم گرفتم باباش حمومش کنه پوریامیگه منم بزرگ شدم مثل آدم بزرگها تو حموم شورتمو در نمیارم
سلام . اگه اجازه بدید من هم توی بحث شما شرکت کنم. من دو تا بچه دارم . بزرگه پسره و 7 سالشه (کلاس اول ) و دومی دختر و توی 4 ساله . پسرم اوایل یا با من یا باباش می رفت حمام و من هم توی حمام باهاش راحت بودم ولی باباش همیشه رعایت می کرد. وقتی که شروع به حرف زدن کرد باباش تأکید داشت که جلوش توی حمام رعایت کن چون دیگه متوجه می شه و ممکنه جلوی کسی حرف بزنه که مامانم این جوریه یا اون جوریه و زشته . جدیداً هم که یا با باباش میره حمام یا خودش تنهایی میره البته با نظارت من . و اما دخترم اوایل باباش هم می بردش حمام ولی یه کم که فهمید با من میاد حمام و من هم چون دختره باهاش راحت بودم تا این که یک دفعه که مجبور شدم با باباش بفرستمش حمام ، باباش گفت یه چیزی گفته و به من گفت مواظب باش و جلوش لخت لخت نشو چون حرف میزنه و چیزی میگه و من هم تاحدی سعی می کنم رعایت کنم. درمورد روابط من و باباشون هم چون از اول راحت بودیم و همدیگه رو بوسیدیم یا دست دور گردن هم انداختیم بچه ها هم عادت دارند و عکس العملی هم نشون نمی دن و پسرم از اول هم همین جوری بوده و از این بابت راحت هستیم . فقط دخترم یه کم که کوچک تر بود تا من و باباش همدیگه رو می بوسیدیم او هم سریع می آمد جلو و خودشو می چسبوند به ما یعنی من هم هستم.
سلام به همه.من 2 هفته مسافرت بودم نتونستم بیام امیدوارم خودتون و کوچولوهاتون خون باشید
دوستهای تازه وترد خوش اومدید
بیان جون پسر من وقتی خیلی خسته یا گرسنه هست حرف گوش کن نیست در غیر اینصورت خوبه
اگه بهش شخصیت بدم و فکر کنه خودش تصمیم گیرنده هست که خیلی خوبه ولی اگه من بهش بگم اینکارو نکن یا بکن که از 1 طفل هم رفتارش بدتر میشه . من تا بشه بهش مسئولیت میدم .
shnia جون پست صفحه قبلت رو خوندم پسر باحالی داری
جالبه پوریا هم از هرچیزی که ناراحت بشه وخوشش نیاد میگه میندازمش تو استخر نتونه شنا کنه
پوریا گاهی حرفم و گوش میده گاهی هم صد بارم بگم گوش نمیکنه ولی فقط خونه خودمون اینطوریه ومهمونی یا تو مهد خیلی حرف گوش کنه مربیها خیلی ازش راضی هستن پیش خواهرم یا خواهر شوهرم چندبار مونده میگن حرفشونو گوش میکرده بچه اند دیگه یه روز خوبن یه روز آدمو ذله میکنن یه روز خوب غذا میخوره یه روز حاضرنیست لب به غذا بزنه دیشب هم پوریا مارو ذله کرد تا شام خورد باباش هی اصرار میکرد که غذاشو بخوره اونم ادا درمیاورد یه دقیقه دیگه میخورم منم جدی گفتم دوست داری بخور دوست نداری نخور همینطوری کوچیک بمون گریه کرد من بزرگ شدم گفتم به هر حال من ظرفها رو جمع میکنم ودیگه بهش نگفتم غذاتو بخور فقط تو دلم حرص میخوردم بالاخره اومدو تمام غذاشو خورد فقط میخواست منو دق بده
از بیانات گهربار آقاپوریا :مامان چرا شماو بابایی زشتید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پوریا تو بغل مامانی :مامان میشه کمتر غذا بخوری شکمت اینقد بزرگ نشه نتونی منو بغل کنی
پوریا تو آشپزخونه مامان میشه من تو اسباب بازیم آب بریزم ببرم تو اتاق ؟باشه بریز مامانی /پوریا:مامان من خیلی تورو دوست دارم 3دقیقه بعد پوریا کنترل تلویزیون وپرت نکن /پوریا:مامن تو خیلی بدی اصلا دوست ندارم
ساعت 11شب پوریا بگیر بخواب تلوزیونم خاموش کن دیر وقته ./پوریا:خدایا من از دست این مامان چیتار کنم میخوام فوتبال نگاه کنم
سلام به همه
کسری هم توی مهد خیلی حرف گوش میکنه یا وقتی مهمون میاد خونمون هر چی بگن گوش میکنه
حرفهای خودمو بعضی وقتها از دهنم نیومده بیرون اجرا میکنه ولی بعضی وقتها اصلا زیر بار نمیره منم تو مسائل جزئی مثل انتخاب کانال تلویزیون یا انتخاب لباسی که میخواد بپوشه زیاد سربه سرش نمیذارم حتی برای غذا هم سعی می کنم زیاد اذیتش نکنم چون به این نتیجه رسیدم که وقتی گرسنه باشه میخوره اگه غذایی رو ببینم دوست نداره براش تخم مرغ آب پز می کنم یا نون و پنیر براش میارم خلاصه سعی می کنم عصبای نشم ولی برای شستن دستاش اونم تو این اوضاع انفوانزا ... دعوا داریم !!!! بعضی وقتها راحت میاد دستاشو میشوره و خودشم میگه هر کس دستاشو نشوره مریض میشه ، ولی بعضی وقتها هی بهونه میاره .
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز