عزززززیزم❤🍃
مامانی خوشگلم ....
برای منم تا دلت بخاد از این اتفاقا افتاده.
حالا تو که با مادرت یه شهری.من پامیشم میرم شهرستان.😊
حساسیت به جاست عزیزم..پس توصیم بهت اینه نری جایی که اینجور مسائل هم خودت هم مادرت رو ناراحت کنه🍃☘
من واقعا خواهر زاده هام و برادرزاده هام رو میبینم عشق میکنم.. خیلی بهشون میگن مواظب باشین نی نی خاله ، نی نی عمه چیزی نشه اما بچن دیگه...
اما من میدونی چی میگم با خودم؟؟؟ 😇
بنظرت قدرت نگهداری خدا،خدایی که بهم لطف کرده و یه فرشته بهم سپرده،خیلی بیشتر از ضربه خوردن یهویی یه بچه نیست؟؟؟❤
ببین نمیخوام بگم مراقب بودن چیز بدیه... اینکه پاشی خونه تکونی کنی و جارو و کار سنگین و بعد بگی خدا نگهدارشه ....نه...
منظورم اینه خدایی که میبینه چقد با سختی مادر شدیم.. چفد عاشقانه دوسش داریم...پس یوقتی همیه ضربه ناگهانی خوردیم،یه غذایی که نباید میخوردیم،قرصی که باید میخوردیم و نخوردیم..... اینجاست که باید گفت خدایا خودت هوامون رو داشته باش❤🍃🍀☘🌱
مامان قشنگم سعی کن از لحظه لحظه بارداریت لذت ببری ... خد لایقت دونسته و یه فرشته داره تو وجودت رشد میکنه... نزار این نگرانی ها و استرس ها نذاره که کیف کنی از وجود این فرشته.. نزار بشه بعد زایمانت و بگی من چیزی نفهمیدم از بارداری🍃🍀☘
من همیشه تو هر ویزیت شرایطمو از دکتر میپرسم..
که خانوم دکتر میتونم شبا یواش یواش پیاده روی کنم؟
میتونم برم پارکی جایی یه بالشت بزارم زیرمو بشینمو کیف کنم وحال و هوام عوض شه؟میتونم با جوجم برم جای نزدیک خرید و کیف کنم...و کلی میتونم دیگه...
پس مطمعن باش تو و جوجت هم میتونیین❤❤❤❤❤