بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

خدا حفظش کنه قد کشیدن و موفقیتهاشو ببینی 

انشااله عزیزم همه طعم مادرشدن رو بچشن 🙏ما هم بین دوستان 

من فک کردم دکتر تجویز کرده بخاطر اون پرسیدم ببخشید 

میشه بگید هزینه انتقال اینسری چقد شد ؟

مرسی کوچیک شماست هزینه انتقالم شد یک میلیون وبیست وهفت هزارتومن باهزینه داروها وویزیت وسونو ایناشد دومیلیون تومن 

ستایش جون من همش به فکرتم

ان شاله که  لکت و این حالتا برای بارداریه

تروخدا انقد زود نا امید نشو عزیزم

سوگلی جان  مثبتی عزیزم نگران نباش

فقط من در مورد تاریخ امپول هاش سی جی متوجه نشدم اگه 9 مهر زده باشی که اثر ش رفته و نگرانی نداره و مامانی  عزیزم

ببخشید خیلی سوال میکنم داروهاتون توی سیکل انتقال شبیه قبل بود ؟ چیا داشتین چند روز دارو مصرف کردین؟

مامان درسا منم  همسرم مث شما باهام همراه نیست بچه های اینجا می دونن .. بعد از انتقال منفیم تو مرداد ماه دیکه اولتیماتوم داد که حق نداری شروع کنی و کارمون ب جدایی می رسه واین جرفا 

من اروم اروم راضیش کردم ولی باور کن الان که تو سیکل پانکچرم هر روز یه بازی در میاره برام یه شب که گفت  من عمرا بیام برا  نمونه دادن و فردا دارم بلیط می گیرم برم  ماموریت کانادا

انقد گریه کردم ناله کردم راضی شد ... باز خداروشکر تو یه  بچه داری عزیزم

بچه ها من چهارشنبه رفتم سونو ، 11 پریودم می شدم ... اگه یادتون باشه نگران بودم چون فقط روزی 20 واحد سینافکت داشتم و یه دونه پرگروریس دور نافم

دکتر م سونو کرد گفت  بدنت خیلی خوب ب دارو جواب داده کلی تخمک داری

این دو روز خیلی خیلی زیر دلم درد می کنه هیچوقت من حتی نزدیک پری این درد رو ندارم انگار تخمدونام هستن مخصوصا وقتی نشستم بلند می شم 

یکشنبه یعنی فردا می رم سونو که تاریخ پانکچر بده ...  محتاج دعاهاتونم

آره عزیزم، کی گفته همه ماها تخمکام خوبن و کیفیتش توپ، تازه دوستانی داریم با ذخیره فوق العاده کم باردار شدن، چرا ناراحت میکنی خودت ، efsibi جون که میبینی هر ازگاهی میاد بهمون سر میزنه، ذخیره تخمدانش خیلیییی کم هستش،از طرفی ذخیره کم باشه کیفیت هم عالی نیست، ولی خدا خواست یه دونه تخمک خوب و یه جنین خوب و الهیییی شکر الانم باردارِ، نگران نباش اصلا.

عززیزم انشااله که کلی تخمک خوب داری که برات نی نی میشن 🙏

قطعا دردات بخاطر تخمکهای بارور شده هستش من که حس حامله هارو داشتم😂احساس میکردم زیر شکمم چقد سنگینه حتی آروم راه می رفتم دکتر بهم میگفت زیاد خم و راست نشو 

نه خواهش میکنم این چه حرفیه آره مثل دفعه قبل ازروزپنجم پریودقرص ال دی تاپانزده روزبعدازروزپانزده پریودروزی نیم سی سی آمپول سینافکت باروزی یک ویتامین ای ویه فولیک اسید بعدگفت پریودشدی برگرد منم رفتم بعد آمپول سینافکت شدروزی دودهم قرص استرادیول روزی دوتاقرص آ اس آ روزی یکی آمپول انوکساپارین روزی یکی ازروزفکرکنم پنجم دیگه سیتافکت قطع شد واسترادیول شدروزی پنج تاهنوزم ادامه داره انتقالم دفعه قبل روزشونزده سیکل بوداینبارروزسیزدهم تنهادارویی که دفعه پیش نداشتم قرص آ اس آ بود آهایادم رفت ازچهارروزقبل انتقال دفعه پیش آمپول پروژسترون داشتم که اینباربه خواست خودم شیاف نوشت روزی دوتا

ممنون از توضیحاتت عزیزم 🙏

میفهمم خیلی آدم دلش میشکنه بعضی وقتا میگم این آدم اصلا قلب توسینش داره پانزده ساله دارم باهاش زندگی میکنم بخدادیگه جونموبه لبم رسونده خودخواه بداخلاق خودبین سخت گیر همیشه بهش میگم واقعان دیگه نمیکشم تحملم تموم شده بخاطر این بچه باهات زندگی میکنم خیلی نمیزاره بیرون برم هیچ دوستی ندارم خیرسرم گفتم بچه دارمیشم ازتنهایی وبی کسی درمیام خانوادمم یه کم  ازم دورن چون دخترم مدرسه میره نمی تونم خیلی برم پیششون ازته قلبم برات دعا میکنم افسون جون خدا بهت یه بچه سالم وصالح بده 

خواهش میکنم قابلی نداشت😙😙

3آبان انتقال داشتم.سه تا hcgبهم داد که نصفشپ تزریق میکردم.آخریش9آبان بود

امروز تست زدم هاله انداخت

حالا ازاد نشن یهووووو 

دیشب خواب می دیدم تخمکام رو خانم دکتر دراورده اندازه تیله بودن انقد خندیدم