2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7045854 بازدید | 684486 پست
خانما من بچم قلبش از کار افتاد  افتادم ب خون ریزی توروخدا بگید چکار کنم زودتر دفع بشه خیلی درد ...

😭😭😭 ای وای . خدا ب دلت صبر بده عزیزم. نمی‌دونم چی بگم حتی😭 قلبم تیر کشید

میگفت..وقتی غم افتاد تویِ دلت، تو هم تلافی کن، بیوفت تو بغلِ #خدا..خدا از پدر پناه دهنده‌‌تر  و از مادر بهت مهربون‌تره..!+یا مَن هُوَ فی قُلوبِ مُنکَسِرَه💚🌱
زنگ زدم میگن سالمن انگار انتتقالشون دادن

الهی شکر❤️

میگفت..وقتی غم افتاد تویِ دلت، تو هم تلافی کن، بیوفت تو بغلِ #خدا..خدا از پدر پناه دهنده‌‌تر  و از مادر بهت مهربون‌تره..!+یا مَن هُوَ فی قُلوبِ مُنکَسِرَه💚🌱

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



من همون شب عزاداریمو کردم گریه کردم خودمو زدم هرچی بود ریختم بیرون نمیگم ناراحت نیستم پژمرده شدم اذی ...

هزار آفرین و ماشاالله به روحیه ای که داری. دلم گرم شد عزیزم.الهی سال بعد این موقع نی نیت بغلت باشه و این روزا فقط ی خاطره شده باشه که گذشته

میگفت..وقتی غم افتاد تویِ دلت، تو هم تلافی کن، بیوفت تو بغلِ #خدا..خدا از پدر پناه دهنده‌‌تر  و از مادر بهت مهربون‌تره..!+یا مَن هُوَ فی قُلوبِ مُنکَسِرَه💚🌱
یادمه بیمارستان بستریم کردن،حال روحی خراب برای دومین بار در ماه سزارینم کردن لوله دومو در اوردن،همرا ...

😭😭😭 

میگفت..وقتی غم افتاد تویِ دلت، تو هم تلافی کن، بیوفت تو بغلِ #خدا..خدا از پدر پناه دهنده‌‌تر  و از مادر بهت مهربون‌تره..!+یا مَن هُوَ فی قُلوبِ مُنکَسِرَه💚🌱
- @هدیه99     @هدیه99      @گل_نقره     @گل_نقره ...

ممنونم از محبتت عزیز دلم خیلی خوشحالم کردی ان شا الله ثواب این کار چندبرابرش به خودت برگرده گلم.یه دنیا ممنون.بدجور به دعا نیاز دارم این روزا دل تو دلم نیست 

از رحمت خدا ناامید نباش عزیزم شرایط هممون اینجا تقریبا مشابه هم هست سقط داشتیم انتقالای منفی داشتیم ...

عزمزمه بعد از سالها ناباروری این بارداری طبیعی برام مثل یه معجزه بود ،الان همش فکر میکنم اگه بود فلان هفته بود یا تو عید دیگه پنج ماهه بودم و .... من هنوز داروهای پانکچرم تو یخچاله هنوز ویتامین هام هست منی که آماده میشدم برم برای پانکچر چهارم و با این بارداری طبیعی سورپرایز شدم الان موندم با کلی دارو و همسری که دیگه حاضر نیست ادامه بده و خودم که الان دیگه میدونم ناباروریم عامل ناشناخته نداشته بلکه دکترا الان کشف کردن که تخمک من پوچ و بدرد نخوره

عزیزم باید بذاری یه مدت بگذره،اتفاق کم و اسونی نبوده،گریه هاتو کن،گله هاتو کن،اما بعدش دست بذار رو ز ...

گریه هام تو خلوت تمومی نداره شاید بی جنبه بودم که طبیعی باردار بشم ،هیچ ناباروری تو اطرافیان و نزدیکان نیست هیچ کس خم از ناباروری ما خبر نداره هیچ کس بجز دوستان اینجا آدم درک نمیکنن ،یعنی وقتی مجبور شدم برای خانواده‌ ها که از نظر مسافت و از نظر احساسی از ما دورن بگم که سقط کردم همه فقط گفتن اشکال نداره انشالله دفعه بعد ولی نمیدونن دفعه بعد برای آدمهای عادیه برای کسی که ناباروری داره سقط یعنی فاجعه یعنی درد مضاعف، ،، میدونم اینجا  خیلی ها لوله هاشونو از دست دادن یا جنین هاشونو تو هفته های بالا تر از دست دادن و نسبت به اونا من حتی خوش شانسم ولی از درد قضیه چیزی برام کم نمیکنه فقط هم اینجا میشه صحبت کرد وگرنه دردیه تا نکشیده باشی نمیدونی چیه

یادمه بیمارستان بستریم کردن،حال روحی خراب برای دومین بار در ماه سزارینم کردن لوله دومو در اوردن،همرا ...

همیشه برای افراد باردار آرزوی سلامتی داشتم و دارم مخصوصا الان نمیخوام هیچ زنی درد و رنج روحی که من دارم میکشم بکشه روز پدر بعد از گذشت سه هفته از سقط اولین بار بود تو جمع خانوادگی حاضر شدم تو همونجا خبر بارداری دو نفرو شنیدن البته بدیهی که هیچ کدوم ناباروری نداشتن همونجا بهم ریختم یاد بچه خودم افتادم یاد آرزوهام یاد اینکه اگه بود شهریور بدنیا میومد و .... ، منم رفتم برای سقط تو اتاقی که بهم قرص دادن تا سقط کنم یه خانواده منتظر تولد بودن شوهر من پیش شوهر اون خانم منتطر بود یکی منتطر بچه یکی منتظر سقط ،، میدونن باید قوی باشم ولی با شوهری که اصلا حامی نیست و خانواده های دوری که اصلا براشون مهم نیست و حتی این قضیه هم به ف ال نیک میگیرن واقعا سخته هم ظاهرتو حفظ کنی هم باطنتو قوی کنی

عزیزدلم منم تاخودم تجربه نکرده بودم درکی از سقط نداشتم فقط همدردی میکردم ولی الان با تک تک سلولای بد ...

اآفرین به این روحيه عزيزم، ،، واقعا باطنا ضعیف شدم و شکستم فعلا که گذشت زمان برای من نمک رو زخم بوده تا ببینم چی میشه ،جلوی بقیه قوی ولی از داخل یه موجود ضعیفم که نیاز داره همه بهش دلداری بدن ولی فقط اینجا میدونن من ناباروری دارن و سقط برای من فقط یه کلمه نیست

گریه هام تو خلوت تمومی نداره شاید بی جنبه بودم که طبیعی باردار بشم ،هیچ ناباروری تو اطرافیان و نزدیک ...

دقیقا میفهمم چی میگی🥺دقیقا فقط میشه اینجا گفت و درک شد،خیلی سخته،من وقتی میگفتن دیگه بهش فکر نکن قلبم پاره میشد،مگه میشه اخه؟نمیشه بهش فکر نکرد فقط میشه بعد مدتی بذاریش یه گوشه از قلبت بمونه


«رَبِّ لا تَذَرْنی‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثینَ»
همیشه برای افراد باردار آرزوی سلامتی داشتم و دارم مخصوصا الان نمیخوام هیچ زنی درد و رنج روحی که من د ...

🥺🥺

این روزا میگذره اما فراموش نمیشه،وقتی ازش گذشتی بلند شو،تنها که بلند شی قوی تری،به خدا شعار نمیدم ،اینا رو گذروندم

فقط اروم تر که شدی دستتو بده به خدا ،همین


«رَبِّ لا تَذَرْنی‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثینَ»
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز